کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خط های پادـ استوکس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
liner 4
خطپیما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی کشتی تجارتی که در مسیر معین با برنامۀ منظم تردد میکند
-
hyphen
خط پیوند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] خطی کوتاه به شکل « - » که از خط تیره کوتاهتر است و عموماً برای پیوستن واحدها در نوشتار به کار میرود متـ . تیرۀ کوتاه
-
crown line
خط تاج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خطکشیای که دماغۀ ورودی و خروجی سطح ضربدری را به یکدیگر وصل میکند
-
trap siding
خط تأمین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خط کوری که در امتداد یکی از خطوط فرعی ایستگاه قرار میگیرد تا امکان جایگیری قطار در کل آن خط فراهم شود
-
skid marks
خط ترمز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] آثار باقیماندۀ لاستیک بر روی سطح جاده پس از ترمز و قفل شدن چرخ و سُرش خودرو
-
resonant line
خط تشدیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] خط انتقالی که مقدار توزیعشدۀ خازنها و ضریب القاوری آن، شرایط تشدیدی را ایجاد میکند که با یک بسامد خاص تحریک میشود
-
transit line feeder
خط تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خطی مستقل در حملونقل عمومی که مسافران را به خط اصلی منتقل میکند
-
priority lane
خط تقدم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خطی در سوارهرو مختص یک یا چند دسته از وسایل نقلیۀ ویژه، معمولاً در ساعات مشخص
-
screen line
خط تقسیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خطی فرضی در میان حوزههای شدآمد
-
desire line
خط تمایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خطی مستقیم بر روی نقشه که بهترین مسیر بین مبدأ و مقصد یک سفر را مشخص میکند
-
squall line
خط تندوَزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] خط توفانهای تندری فعال یا پیوسته یا گسسته، شامل پهنههای بارش پیوسته ناشی از وجود توفانهای تندری
-
dividing line
خط جداساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] خطکشی محوری دارای یک یا دو خط موازی که ممتد یا مقطع است و برای نشان دادن تمایز جهت حرکت در دو طرف خط طراحی میشود
-
absorption line
خط جذبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] جای خالی در طیف الکترومغناطیسی که ناشی از جذب تابش در اتمها یا مولکولهای مادهای است که تابش از آن میگذرد
-
streamline
خط جریان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] خطی فرضی در جریان شاره که مماس بر آن همواره در راستای سرعت جریان است
-
sternal line
خط جناغی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] خطی عمودی که از کنار خارجی استخوان جناغ عبور میکند