کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خط مشرق و مغرب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
tracking1
خطپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] روند ضبط بخشهای جداگانۀ صوتی برای تولید یک قطعه
-
critical lane
خط پرگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خط عبور دارای حرکت بحرانی
-
mammillary line, nipple line
خط پستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] خطی عمودی که از مرکز نوک پستان عبور میکند
-
broad gauge
خط پهن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خطی که عرض آن بیشتر از معیار جهانی یعنی 1435 میلیمتر است
-
liner 4
خطپیما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی کشتی تجارتی که در مسیر معین با برنامۀ منظم تردد میکند
-
trap siding
خط تأمین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خط کوری که در امتداد یکی از خطوط فرعی ایستگاه قرار میگیرد تا امکان جایگیری قطار در کل آن خط فراهم شود
-
transit line feeder
خط تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خطی مستقل در حملونقل عمومی که مسافران را به خط اصلی منتقل میکند
-
priority lane
خط تقدم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خطی در سوارهرو مختص یک یا چند دسته از وسایل نقلیۀ ویژه، معمولاً در ساعات مشخص
-
screen line
خط تقسیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خطی فرضی در میان حوزههای شدآمد
-
squall line
خط تندوَزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] خط توفانهای تندری فعال یا پیوسته یا گسسته، شامل پهنههای بارش پیوسته ناشی از وجود توفانهای تندری
-
absorption line
خط جذبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] جای خالی در طیف الکترومغناطیسی که ناشی از جذب تابش در اتمها یا مولکولهای مادهای است که تابش از آن میگذرد
-
streamline
خط جریان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] خطی فرضی در جریان شاره که مماس بر آن همواره در راستای سرعت جریان است
-
sternal line
خط جناغی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] خطی عمودی که از کنار خارجی استخوان جناغ عبور میکند
-
multidrop line
خط چندفرود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خط ارتباط منفردی برای دو یا چند افزاره که بهصورت اشتراکی از یک یا چند رایانه یا پایانه استفاده میکنند
-
edge line
خط حاشیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خطی که لبۀ راه را مشخص میکند