کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خط ساروج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
line 1
خط 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مسیری که قطار از ابتدا تا انتها طی کند
-
orthography
خط 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] مجموعهای از علائم و قواعد نظاممندی که برای نمایش واحدهای زبان در سطح نوشتار به کار میرود متـ . نظام نوشتاری
-
waterline
خط آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] امتداد نقاط تماس سطح آب با بدنۀ کشتی
-
خطآرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← ماشین خطآرا
-
ideal line
خط آرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مجموعۀ همۀ نقطههای آرمانی که هریک متناظر با دستۀ مفروضی از خطهای موازی است متـ . خط در بینهایت line at infinity
-
released track
خط آزادشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خطی که پس از یک دوره مسدودی دوباره باز شده است
-
hot-mix asphalt track
خط آسفالتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خطی پارسنگی بر روی نخستین لایۀ آسفالت روسازی
-
خط آماده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← خط آمادۀ واگذاری
-
mixing line
خط آمیختگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] خطی مستقیم، رابط دو حالت اولیه در واکاوی ترمودینامیکی، که در آن متغیرهای پایستار در دو حالت متفاوت بستههوا بر روی نمودار ترمودینامیکی رسم میشود و حالت نهایی آمیزۀ دو بستههوا، متناسب با مقدار نسبی هریک از بستهها، بر روی آن خط یافت میش...
-
track 1
خط آهن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مجموعهای ثابت که بستر حرکت وسایل نقلیۀ ریلی است و بارهای وارده را تحمل میکند
-
cloud line
خط اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوار باریکی از اَبر که اجزای منفرد آن به هم پیوستهاند و پهنای آن کمتر از یک درجۀ عرض جغرافیایی است
-
tie line
خط اتصال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] خطی افقی که در نمودار فاز مایع ـ بخار عمود بر یک همترکیب (isopleth) است
-
dissipation line
خط اتلاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] طولی از سیم پرمقاومت برای کاهش چندکیلوواتی توان انتقالی به آنتن فرستنده
-
dedicated access line, DAL, dedicated line, DL
خط اختصاصی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی خط ارتباطی که بهطور اختصاصی میان مشترک و شبکۀ مخابراتی برای مبادلۀ انواع داده به کار میرود
-
leased line, private line
خط استیجاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خطی که شرکت مخابرات برای استفادۀ اختصاصی و تماموقت به مشتری اجاره میدهد