کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خطه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خطه
/xette/
معنی
هر نوع سرزمین مانند ناحیه، شهر، و کشور.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
خاک، سرزمین، قلمرو، کشور، مرزوبوم، ملک، مملکت، منطقه، ناحیه، ولایت
دیکشنری
territory
-
جستوجوی دقیق
-
خطه
واژگان مترادف و متضاد
خاک، سرزمین، قلمرو، کشور، مرزوبوم، ملک، مملکت، منطقه، ناحیه، ولایت
-
خطه
فرهنگ فارسی معین
(خِ طِّ) [ ع . خطة ] (اِ.) 1 - پاره ای زمین . 2 - شهر بزرگ . 3 - ناحیه ، کشور. ج . خطط .
-
خطه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: خطَّة، جمع: خُطَط] xette هر نوع سرزمین مانند ناحیه، شهر، و کشور.
-
خطه
دیکشنری فارسی به عربی
ارض
-
خطه
واژهنامه آزاد
سر زمین
-
واژههای مشابه
-
خطة
لغتنامه دهخدا
خطة. [ خ ِطْ طَ ] (ع اِ) زمینی که جهت بنا کردن عمارت گرداگرد آن خط کشیده باشند و حدود پیدا کرده تا دیگری در آن دخالت نکند. (ناظم الاطباء). جای فراگرفته . (زمخشری ). جای گرد درگرفته . زمینی که گرد آن خط کشیده اند علامت تملک یا بنا را. زمین حدکرده شده ...
-
خطة
لغتنامه دهخدا
خطة. [ خ ُطْ طَ ] (ع اِ) کار بزرگ . || حال . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). || جهل . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). || بازیچه ای است مر اعرابیان را. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). || اسم است ا...
-
خطة
دیکشنری عربی به فارسی
برنامه , طرح , نقشه , تدبير , انديشه , خيال , نقشه کشيدن , ترتيب , رويه , تمهيد , نقشه طرح کردن , توطله چيدن
-
single track line
مسیر یکخطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مسیر راهآهنی که در آن رفتوبرگشت فقط در یک خط صورت گیرد
-
خطة الإرجالية الثنائية
دیکشنری عربی به فارسی
طرح دو فوريتى (پارلمان)
-
جستوجو در متن
-
خطط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ خِطَّة] [قدیمی] xetat = خطه
-
نقشه طرح کردن
دیکشنری فارسی به عربی
خطة
-
تمهید
دیکشنری فارسی به عربی
خطة , عدة