کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خطرات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خطرات
لغتنامه دهخدا
خطرات . [ خ َ طَ ] (ع اِ) آفتها. خطرها. (یادداشت بخط مؤلف ). || ج ِ خَطرَة. رجوع به خطره در این لغت نامه شود.
-
واژههای مشابه
-
خطرات الوسمی
لغتنامه دهخدا
خطرات الوسمی . [ خ َ طَ تُل ْ وَ می ی ] (ع اِ مرکب ) لمعهای چراگاه . (منتهی الارب ). آن قسمت از چراگاه که بنای خشکیدن گذارند. (ناظم الاطباء).
-
مرارت و خطرات
فرهنگ گنجواژه
ناراحتی.
-
جستوجو در متن
-
dangering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خطرات
-
jeopardousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خطرات
-
endangerments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خطرات احتمالی
-
worn tyre
تایر فرسوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] هر تایری که آن را به دلیل رفتگی زیاد و خطرات احتمالی ناشی از آن از روی خودرو باز کرده باشند
-
environmental security
امنیت زیستمحیطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] امنیت در مقابل خطرات زیستمحیطی ناشی از فعالیتهای انسان یا طبیعت
-
radiological defense
پدافند پرتوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پدافندی در برابر خطرات مربوط به تابش ناشی از جنگافزارهای هستهای یا پرتوی
-
perils
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خطرات، خطر، مخاطره، بیم زیان، در خطر انداختن، در خطر بودن
-
peril
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خطرات، خطر، مخاطره، بیم زیان، در خطر انداختن، در خطر بودن
-
hazards
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خطرات، خطر، مخاطره، اتفاق، قمار، بخطر انداختن، در معرض مخاطره قرار دادن
-
travel advisory
هشدارنامۀ مسافرتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] اطلاعیۀ مکتوبی که دولت یا سفرگذاران بینالمللی برای آگاه کردن مسافران از خطرات و مشکلات احتمالی در مناطق یا کشورهای خاص صادر میکنند