کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خطای نسبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
systematic error
خطای نظاممند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] خطایی که علامت جبری و تا حدودی اندازۀ آن به مجموعهای از شرایط بستگی داشته باشد
-
type I error, error of the first type
خطای نوع اول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] در آزمون فرض، رد کردن فرض صفرِ درست
-
type II error, error of the second type
خطای نوع دوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] در آزمون فرض، رد کردن فرض مقابلِ درست
-
collimation error
خطای همراستایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] زاویۀ انحراف بین محور دیدگانی موجود و محور دیدگانی کاملاً تنظیمشده
-
circular error probable, circular error probability
دایرۀ خطای احتمالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شاخصی که دقت پرتاب سامانۀ سلاح را نشان میدهد و از آن برای تعیین خسارت احتمالی وارد بر هدف استفاده میکنند
-
جستوجو در متن
-
relative error percent
فرهنگ لغات علمی
درصد خطای نسبی
-
نسبی
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) بازانی. از پیشوند "باز" و "آنیدَن" از زبان پهلوی به چَمِ (معنی) "آوردن". وارونِ اَبَست (مطلق) است. "اکثریت نسبی آرا" به پارسی می شود "بیشتریِ بازانی رای ها". "عدد نسبی" به پارسی می شود "شمارۀ بازانی". "موقعیت نسبی" ...
-
روستایی
لغتنامه دهخدا
روستایی . (ص نسبی ) باشنده ٔ ده یعنی دهقان . (آنندراج ) (غیات اللغات ). قروی . (مهذب الاسماء). اهل ده . (از فرهنگ شعوری ). دهاتی و دهقان . (ناظم الاطباء). آنکه در روستا نشیند: روستایی زمین چو کرد شیارگشت عاجز که بود بس ناهار. دقیقی .طوطی بحدیث و قصه ...
-
اسپنسر
لغتنامه دهخدا
اسپنسر. [ اِ پ ِ س ِ ] (اِخ ) هربرت . وی در قرن نوزدهم بزرگترین فیلسوف انگلیسی بشمار است . مولد او بسال 1820 م . پدر وجدّ وی معلم کتاب بودند. خود او هنگام تعلم به ریاضیات و علوم فنی مایل بود و مهندسی آموخت ، لیکن دروس وی منتظم نبود، به کتاب خواندن نی...
-
رایگان
لغتنامه دهخدا
رایگان . [ ی ْ / ی ِ ] (ص نسبی ) راهگان . هر چیز که در راه یابند. (ناظم الاطباء) (از برهان ) (جهانگیری ). هر چیز مفت و چلمه که آن را عوض و بدلی نباید داد. (از برهان ) (ناظم الاطباء). مفت . (رشیدی ). چیزی که در راه یافت شود. (غیاث اللغات ). هر چیز بیم...