کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خطاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خطاب کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. صدازدن، مخاطب قرار دادن، نامیدن ۲. سرزنش کردن، عتاب کردن، مورد عتاب قرار دادن
-
صومعه ٔ خطاب
لغتنامه دهخدا
صومعه ٔ خطاب . [ ص َ م َ ع َ ی ِ خ َطْ طا ] (اِخ ) دهی است از دهستان ملایعقوب بخش مرکزی شهرستان سراب ، واقع در 14 هزارگزی جنوب خاوری سراب و 9 هزارگزی راه شوسه ٔ اردبیل . این ده کوهستانی و هوای آن معتدل است . 41 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه . محصول آنج...
-
شیرین خطاب
لغتنامه دهخدا
شیرین خطاب . [ خ ِ ] (ص مرکب )شیرین سخن . شیرین بیان . (یادداشت مؤلف ) : ز بالای منبر چو گویا شودزبان خطیبان شیرین خطاب .سوزنی .رجوع به مترادفات کلمه شود.
-
فصل خطاب
لغتنامه دهخدا
فصل خطاب . [ ف َ ل ِ خ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فصل الخطاب . فرق بین حق و باطل : آن کو بملک و فصل خطاب و بحکم عدل امروز تا گذشته سلیمان سوا شده ست . ناصرخسرو. || کلام فصیح و بلیغ : وگر ز ظلم گله کرده ام مشو در خطکه منصفی ، قسمی نو شنو بفصل خطاب ....
-
خطاب کردن
لغتنامه دهخدا
خطاب کردن . [ خ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مکالمه کردن . رویاروی سخن گفتن . (ناظم الاطباء). || مورد حکم قرار دادن : بر خطاها مگر خدای نکردبا تو اندر خطاب خویش خطاب . ناصرخسرو. || حکم کردن : سعدیا گر بجان خطاب کندترک جان گیر و دل بدست آرش . سعدی .گر بمحشر ...
-
خطاب رسمي
دیکشنری عربی به فارسی
خطابه , موعظه
-
خطاب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
عنوان
-
خطاب الإعتماد
دیکشنری عربی به فارسی
اعتبار نامه
-
عتاب و خطاب
لغتنامه دهخدا
عتاب و خطاب . [ ع ِ ب ُ خ ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) سرزنش . ملامت . تندی در سخن . رجوع به عتاب شود.
-
حصن بنی خطاب
لغتنامه دهخدا
حصن بنی خطاب . [ ح ِ ن ِ ب َ خ َطْ طا ] (اِخ ) حصنی به اسپانیا. (حلل سندسیه ج 2 ص 160).
-
اعلیحضرت (بصورت خطاب)
دیکشنری فارسی به عربی
فخامة
-
توبکسی خطاب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
انت
-
عتاب و خطاب
فرهنگ گنجواژه
تحکم.
-
خطاب و عتاب
فرهنگ گنجواژه
مخاطب قرار دادن، توهین کردن.
-
خطاب و عتاب
فرهنگ گنجواژه
تَحَکُم.