کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خطآرای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خطآرای
لغتنامه دهخدا
خطآرای . [ خ َ ] (نف مرکب ) آرایش دهنده ٔ خط. خوشنویسی که چون نویسد با نوشت خود خط را می آراید. کنایه از خوشنویس : یمین تو چو خط آراید آفرین شنوی بر آن یمین خطآرای از یسار و یمین . سوزنی .کلک خطآرای تست کرده بسی خلق رابا خطر و قدر و جاه با سلب و نان ...
-
جستوجو در متن
-
خط آراستن
لغتنامه دهخدا
خط آراستن . [ خ َ ت َ ] (مص مرکب ) خط خوش نوشتن : یمین تو چو خط آراید آفرین شنوی بر آن یمین خطآرای از یسار و یمین .سوزنی .