کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خصوصیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خصوصیت
/xasusiy[y]at/
معنی
۱. ویژگی.
۲. (اسم مصدر) دوستی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. خصوصیات، ویژگی، مختصات
۲. صمیمیت
برابر فارسی
ویژگ
دیکشنری
attribute, character, characteristic, diagnostic, earmark, particularity, personality, property, trait
-
جستوجوی دقیق
-
خصوصیت
واژگان مترادف و متضاد
۱. خصوصیات، ویژگی، مختصات ۲. صمیمیت
-
خصوصیت
فرهنگ واژههای سره
ویژگ
-
خصوصیت
فرهنگ فارسی معین
(خُ یَّ) [ ع . خصوصیة ] (اِمص .) 1 - ویژگی ، اختصاص . 2 - آشنایی ، دوستی .
-
خصوصیت
لغتنامه دهخدا
خصوصیت . [ خ ُ صی ی َ ] (از ع ، اِمص ) در تداول فارسی زبانان ، دوستی و یگانگی . ویژگی . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خصوصیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: خصوصیّة] xasusiy[y]at ۱. ویژگی.۲. (اسم مصدر) دوستی.
-
خصوصیت
دیکشنری فارسی به عربی
الفة
-
واژههای مشابه
-
خصوصیت داشتن
لغتنامه دهخدا
خصوصیت داشتن . [ خ ُصی ی َ ت َ ] (مص مرکب ) دوستی داشتن . یگانگی داشتن .
-
خصوصیت کردن
لغتنامه دهخدا
خصوصیت کردن . [ خ ُ صی ی َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دوستی کردن . یگانگی کردن . || کنایه از استثناء قائل شدن امری خاصی را از امر کلی مستثنی کردن .
-
خصوصیت نژادی
دیکشنری فارسی به عربی
اجهاد
-
واژههای همآوا
-
خصوصیة
لغتنامه دهخدا
خصوصیة. [ خ ُ / خ َ صی ی َ ] (ع مص ) خاص کردن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) (از لسان العرب ). مصدر دیگریست برای «خص » و «خصوص ».
-
جستوجو در متن
-
topography
فرهنگ لغات علمی
خصوصیت سطح
-
topography
فرهنگ لغات علمی
خصوصیت سطح