کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خشکافشانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خشک
دیکشنری فارسی به عربی
جاف , عطشان , قاحل , کلب الاسکيمو , متفتت , ملخص
-
خشک
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: hošk طاری: hošk طامه ای: hošk طرقی: hošk کشه ای: hošk نطنزی: hošk
-
خُشک
لهجه و گویش تهرانی
قطیفه،لُنگ
-
گل افشانی
لغتنامه دهخدا
گل افشانی . [ گ ُ اَ ] (حامص مرکب ) عمل گل افشاندن . عمل گل باران کردن : جوانمردی کن ازمن بار بردارگل افشانی بس از ره خار بردار. نظامی .روی درکش به کنج پنهانی شادمان بین درآن گل افشانی . نظامی .روی بهرام از آن گل افشانی سرخ شد چون رحیق ریحانی . نظامی...
-
گلاب افشانی
لغتنامه دهخدا
گلاب افشانی . [ گ ُ اَ ] (حامص مرکب ) افشاندن گلاب . || مجازاً در بیت زیر بمعنی اشک ریختن و گریه کردن است : بامدادان کنم از دیده گلاب افشانی کآتشین آینه عریان به خراسان یابم .خاقانی .
-
گنج افشانی
لغتنامه دهخدا
گنج افشانی . [ گ َ اَ ] (حامص مرکب ) افشاندن و نثار کردن گنج و خواسته : ز گنج افشانی و گوهرنثاری بجای آورد رسم دوستداری . نظامی .ملک پرویز کز جمشید بگذشت به گنج افشانی از خورشید بگذشت .نظامی .
-
کاکل افشانی
لغتنامه دهخدا
کاکل افشانی . [ ک ُ اَ ] (حامص مرکب ) پریشان کردن موی از روی ناز و کرشمه . (ناظم الاطباء). پریشان کردن کاکل از جهت عرض رعنائی . (آنندراج ) : کاکل افشانی مبارک نیست بر طاوس عشق سر بزیر پر چو بوتیمار می باید کشید. طالب آملی (از آنندراج ).رجوع به کاکل ش...
-
pollination
گردهافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] انتقال دانۀ گرده از بساک به کلاله
-
metal spraying
فلزافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] پوشانش یک فلز ازطریق افشانش فلز مذاب بر سطح آن
-
myrmecophily
مورگردهافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] گردهافشانی توسط مورچگان
-
بذر افشانی
فرهنگ واژههای سره
دانه افشان
-
open pollination
آزادگردهافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گردهافشانی ناشی از انتشار آزاد یا طبیعی گرده در میان گیاهان یک گونه
-
cross-pollination
دگرگردهافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] گردهافشانی میان دو گیاه که ازلحاظ ژنشناختی خصوصیات یکسان ندارند
-
self-pollination
خودگردهافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی گردهافشانی که در آن گردۀ گیاه مادگی همان گیاه را بارور میکند
-
تخم افشانی
لغتنامه دهخدا
تخم افشانی . [ ت ُ اَ ] (حامص مرکب ) تخم ریزی . تخم پاشی . کاشتن تخم نبات در زمین .