کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خشم راندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خشم انگیز
لغتنامه دهخدا
خشم انگیز. [ خ َ / خ ِ اَ ] (نف مرکب ) خشم آور. عصبانی کننده . غضبناک کننده . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خشم انگیزی
لغتنامه دهخدا
خشم انگیزی . [ خ َ / خ ِ اَ] (حامص مرکب ) حال عصبانی کننده . حال غضبناک کننده .
-
خشم تاب
لغتنامه دهخدا
خشم تاب . [ خ َ / خ ِ ] (ن مف مرکب ) کسی که خشم تاب داده و پیچیده باشد او را. (از آنندراج ) : سیاهی عزب پیشه و خشم تاب چو دیدند روی چنین بی نقاب ز تاب جوانی بجوش آمدنددر آن وادی سخت کوش آمدند. نظامی (از آنندراج ).
-
خشم زدا
لغتنامه دهخدا
خشم زدا. [ خ َ / خ ِ زَ / زِ / زُ ] (نف مرکب مرخم ) غیظ از بین برنده . عصبانیت از بین برنده .
-
خشم ساز
لغتنامه دهخدا
خشم ساز. [ خ َ / خ ِ ] (نف مرکب ) عصبانی . خشمگین . غضبناک . خشمین : فروبرد سرطیره و خشم سازوزان طیرگی سر برآورد باز.نظامی .
-
خشم آلود
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xašm[']ālud خشمناک؛ غضبناک؛ برآشفته.
-
خشم الود
دیکشنری فارسی به عربی
عنيف
-
زود خشم
دیکشنری فارسی به عربی
غضوب
-
خشم زیاد
دیکشنری فارسی به عربی
غضب
-
خشم اور
دیکشنری فارسی به عربی
مثير
-
خشم داران
واژهنامه آزاد
خشمگینان، کسانی که خشم دارند.
-
نفس خشم گیرنده
لغتنامه دهخدا
نفس خشم گیرنده . [ ن َ س ِ خ َ رَ دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قوه ٔ غضب : نفس خشم گیرنده ، با وی است نام و ننگ جستن و ستم ناکشیدن چون بر وی ظلم کنند به انتقام مشغول بودن . (تاریخ بیهقی ).
-
anger control therapy
خشمدرمانی مهاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] درمان ازطریق مواجهۀ تدریجی با موارد خشمبرانگیز و آموزش مهارتهای مقابله با آن
-
anger in
خشم درونریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] خصومت معطوف به درون که بهویژه ممکن است منشأ افسردگی باشد
-
خشم گل رس
لغتنامه دهخدا
خشم گل رس . [ خ َ ش َ گ ِ رُ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش لنگه شهرستان لار، واقع در چهل هزارگزی خاور لنگه واقع درکوه برکه سقلین . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).