کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خزیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خزیر
لغتنامه دهخدا
خزیر. [ خ َ ] (اِ) خاکستر سوزنده ای که در آن آتش باشد. || خاکستر سرگین و آتش . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). || (ع اِ) قسمی از آش و آبگوشت . خزیره . (ناظم الاطباء). سبوس وا. سبوس با. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
واژههای همآوا
-
خضیر
لغتنامه دهخدا
خضیر. [ خ َ ] (ع ص ، اِ) سبز. || تره ٔ سبز. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
-
خضیر
لغتنامه دهخدا
خضیر. [ خ ُ ض َ ] (اِخ ) ابن زریق . وی از محدثان بوده است . (از منتهی الارب ).
-
خضیر
لغتنامه دهخدا
خضیر. [ خ ُ ض َ ] (اِخ ) سلمی . محدثی بوده است و او را با «حاء»، یعنی حضیر سلمی نیز ضبط کرده اند. (منتهی الارب ).
-
خضیر
لغتنامه دهخدا
خضیر. [ خ ُ ض َ ] (اِخ ) شیخ علی بن ریاحی . (منتهی الارب ).
-
خضیر
لغتنامه دهخدا
خضیر. [ خ ُ ض َ ] (اِخ ) لقب ابراهیم بن مصعب زبیر است . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
اطیبان
لغتنامه دهخدا
اطیبان . [ اَطْ ی َ ] (ع اِ) خواب و نکاح . (السامی فی الاسامی ). خواب و نکاح و گویند: خوردن و نکاح . (مهذب الاسماء). اکل و جماع یا دهن و فرج یا پیه و جوانی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خوردن و جماع کردن یا دهن و عورت یا پیه و جوانی است...