کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خزند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خزند
لغتنامه دهخدا
خزند. [ خ َ زَ ] (اِ) گیاهی است مانند اشنان . (از فرهنگ جهانگیری ) (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) : هر کجا تیغ تو بود قصارنبود حاجت شخا و خزند.(از فرهنگ جهانگیری ).
-
جستوجو در متن
-
شکم پایان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شکمپاییان› (زیستشناسی) šekampāyān جانورانی که بر روی ماهیچههای شکم خود میخزند.
-
Ectoprocta
برونمُرزتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از سلسلۀ جانوران که غالباً روکش پوستی سخت دارند؛ بیشتر گونههای آن بیتحرکاند و برخی بهآرامی حرکت میکنند یا فعالانه میخزند و تولید پَرگَنه میکنند و با دراز کردن تاجیانۀ (lophophore) خود در آب از ذرات کوچک غذا تغذیه میکنند
-
شکم پایان
لغتنامه دهخدا
شکم پایان . [ ش ِ ک َ ] (اِ مرکب ) حیوانات بطنی رجلی . (لغات فرهنگستان ). شکم پاییان . ج ِ شکمپای . (اصطلاح جانورشناسی )رده ای از نرم تنان که دارای سرمشخص و در قسمت شکم دارای ماهیچه ای هستند که بر روی آن می خزند. صدف این نرمتنان یک پارچه و مارپیچی اس...
-
رزیدن
لغتنامه دهخدا
رزیدن . [ رَ دَ ] (مص ) رنگ کردن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از برهان ) (از فرهنگ خطی ) (از غیاث اللغات ) (از انجمن آرا) (از لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ) (فرهنگ اوبهی ). رنگرزی کردن . (یادداشت مؤلف ) : آفتابت طباخی می کند و ماهت صبا...
-
لاجوردی
لغتنامه دهخدا
لاجوردی . [ لاج ْ / ج َ وَ ] (ص نسبی ) منسوب به لاجورد. || به رنگ لاجورد. کبود. || مجازاً، آسمان به مناسبت رنگ کبود یا آبی آن : ز بیم چنبر این لاجوردی همی بیرون جهم هزمان ز چنبر. ناصرخسرو.جائی است برین بام لاجوردی کانجای ترا جاودان مکان است . ناصرخسر...
-
خزندگان
لغتنامه دهخدا
خزندگان . [ خ َ زَ دَ / دِ ] (اِ) نام دسته ای از جانورانند که حشرات الارض نیز می نامند چون مار و سوسمار و جز آن . (از ناظم الاطباء). خستر. رجوع به خستر شود.خزندگان از نظر جانورشناسی :خزندگان در جانورشناسی به آن دسته از حیواناتی اطلاق میشود که «خون سر...