کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خزباء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خزباء
لغتنامه دهخدا
خزباء. [ خ َ ] (ع ص ) ماده شتری که پستانش آماهیده باشد و یا در زهدان وی ثآلیل بود که بدان متأذی می گردد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از لسان العرب ) (از تاج العروس ).
-
خزباء
لغتنامه دهخدا
خزباء. [ خ ِ ] (ع اِ) خزباه . رجوع به خزبا با معانی مختلف شود.
-
جستوجو در متن
-
خزبا
لغتنامه دهخدا
خزبا. [ خ ِ ] (ع اِ) مگسی که در مرغزارها باشد. (از اقرب الموارد) (از لسان العرب ) (از منتهی الارب ). خزباء. رجوع به خزباء شود. || بانگ مگس . (منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ) (از البستان ). خازباز. (یادداشت بخط مؤلف ...