کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خزانه دار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قفل دار
لغتنامه دهخدا
قفل دار. [ ق ُ ] (نف مرکب ) گنج دار. خزانه دار : به قارونی قفل داران گنج طمع دارم اندازه ٔ دسترنج .نظامی .
-
فوطه دار
لغتنامه دهخدا
فوطه دار. [ طَ / طِ] (نف مرکب ) فوطه دارنده . یکی از کارگران حمام که فوطه به کسان دهد و جامه های آنان را نگاه دارد. || کسی که فوطه بسته باشد. || در هند مأمور دولتی را گویند که وجوه رسیده از ولایات و ایالات تحویل او میشود. خزانه دار. (فرهنگ فارسی معی...
-
خزینه دار
لغتنامه دهخدا
خزینه دار. [ خ َ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) گنجور. خزان . خازن . خزانه دار. (یادداشت بخط مؤلف ) : خزینه دار خدایند و سرهای خدای همی به ما برسانندکاهل اسراریم . ناصرخسرو.بفرمود تا وی را در بهشت برند و هفت هزار سال خزینه دار بهشت بود. (قصص الانبیاء ص 8). ...
-
میز کشودار واینه دار
دیکشنری فارسی به عربی
خزانة
-
قفسه قفل دار
دیکشنری فارسی به عربی
خزانة
-
قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان (که کتب خود را در انجا گذارد)
دیکشنری فارسی به عربی
خزانة
-
خزينة عامة
دیکشنری عربی به فارسی
خزانه , خزانه داري , ماليه , خزانه دار پادشاهي
-
treasurer
گنجور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] شخصی که وظیفه و سمت رسمی او نگهداری از گنجینه یا خزانه است متـ .خزانهدار
-
treasurous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خزانه دار
-
burier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خزانه دار
-
treasurership
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خزانه دار
-
گنج بان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] ganjbān نگهبان گنج؛ خزانهدار.
-
گنجور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [پهلوی: ganĵbar] [قدیمی] ganjur صاحبگنج؛ خزانهدار.
-
state treasurer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خزانه دار دولت
-
treasurer's check
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چک خزانه دار