کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خزانة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خزانه داری
لغتنامه دهخدا
خزانه داری . [ خ ِ / خ َ ن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ) عمل خزانه دار. عمل خازن .- اداره ٔ خزانه داری کل ؛ اداره ای است که کارهای خزانه داری یک کشور را انجام می دهد.
-
خزانه دار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] xazānedār ۱. رئیس خزانه؛ تحویلدار.۲. (صفت) [قدیمی، مجاز] حفاظتکننده.
-
خزانه داری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] xazānedāri ۱. شغل و عمل خزانهدار.۲. محلی در وزارت دارایی که درآمدهای دولت در آنجا جمع میشود.
-
وجوهات خزانه
دیکشنری فارسی به عربی
محفظة
-
خزانه داری
دیکشنری فارسی به عربی
خزانة , خزينة عامة , صدر
-
خزانه وجوه
دیکشنری فارسی به عربی
صندوق
-
یاقوت خزانه دار
لغتنامه دهخدا
یاقوت خزانه دار. [ ت ِ خ ِ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) افتخارالدین خادم حرم شریف نبوی و مردی دیندار و دارای روحی نیرومند بود. (از درر الکامنه ج 4 ص 409). و رجوع به مقدمه ٔ معجم الادبا و معجم المؤلفین جزء 13 ص 178 و شذرات الذهب جزء 5 ص 121، 122 و قاموس الاعلا...
-
ovarian follicular pool
خزانۀ انبانکی تخمدان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] مجموعۀ انبانکهای غیرفعال و، در مقیاس کمتری، انبانکهای درحالرشد در هر دورۀ تخمدانی متـ . ذخیرۀ تخمدانی کل total ovarian reserve, TOR
-
خزانه دار کل
لغتنامه دهخدا
خزانه دار کل . [ خ ِ /خ َ ن َ / ن ِ رِ ک ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آن کس که رئیس خزانه ٔ یک مملکت باشد. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خزانه دار پادشاهی
دیکشنری فارسی به عربی
خزينة عامة
-
جستوجو در متن
-
خزينة عامة
دیکشنری عربی به فارسی
خزانه , خزانه داري , ماليه , خزانه دار پادشاهي
-
exchequer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیوانه، خزانه، خزانه داری، مالیه
-
exchequers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معدل، خزانه، خزانه داری، مالیه
-
treasury
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خزانه داری، خزانه، گنجینه، مجموعه، گنج
-
رختدان
دیکشنری فارسی به عربی
خزانة