کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خزاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
muskeg, moss bog
خزاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] خلاشی در جنگلهای سوزنیبرگ سردسیر شمالی با پوشش گیاهی خزهای
-
واژههای مشابه
-
treed muskeg
خزاب پردرخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] خزابی که حداقل ده درصد تاجبست داشته باشد
-
clear muskeg
خزاب کمدرخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] خزاب با تاجبست کمتر از ده درصد
-
واژههای همآوا
-
خضاب
واژگان مترادف و متضاد
حنا، رنگ، گلگونه، وسمه
-
خضاب
فرهنگ فارسی معین
(خِ) [ ع . ] (اِ.) حنا، آن چه که موی سر و صورت یا پوست بدن را با آن رنگ کنند.
-
خضاب
لغتنامه دهخدا
خضاب . [ خ ِ ] (ع اِ) وسمه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ). || حنا و گلگونه . (ناظم الاطباء) : اندر انواع خضابها. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). || رنگ حنا و وسمه در موی سر و ریش و رنگ حنا در دست و پا. (ناظم الاطباء) : چون تو والا کجا بوند بنام پی...
-
خضاب
لغتنامه دهخدا
خضاب . [ خ ِ ] (ع مص ) رنگ کردن . مصدر دیگریست برای خَضب . رجوع به خضب در این لغت نامه شود.
-
خضاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: خِضاب] xe(a)zāb ۱. هریک از موادی که با آن موی سروصورت یا پوست بدن را رنگ میکردند، مانندِ حنا.۲. (صفت) [قدیمی] خضابکردهشده.۳. (اسم مصدر) [قدیمی] رنگ کردن.
-
جستوجو در متن
-
اشقاقل
لغتنامه دهخدا
اشقاقل . [ اِ ق ُ ] (اِ) زردک صحرائی است و آنرا شقاقل بحذف اول نیز گویند. بهترین آن زرد و سطبر و سنگین باشد. قوت باه دهد. اگر زن آبستن بخود برگیرد، بچه بیندازد. (برهان ) (هفت قلزم ) (آنندراج ). تخم گزر بیابانی . (بحر الجواهر). جزر بری . (تحفه ). شقاق...