کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خری برده رشان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خری برده رشان
لغتنامه دهخدا
خری برده رشان . [ خ َ ب َ دَ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در چهل وپنج هزارگزی باختر مهاباد و دوهزارگزی خاور شوسه ٔ نقده به خانه . جلگه و معتدل و آب آن از رود آواجیر و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری...
-
واژههای مشابه
-
عشوه خری
لغتنامه دهخدا
عشوه خری . [ ع ِش ْ وَ / وِ خ َ ] (حامص مرکب ) عمل و حالت عشوه خر. رجوع به عشوه خریدن شود : یک زبان داری و صد عشوه گری من و صدجان ز پی عشوه خری . خاقانی .- عشوه خری کردن ، پذیرای عشوه شدن : عشوه گری میکند لعل تو و طرفه آنک عقل چو خاقانئی عشوه خری میک...
-
کله خری
لغتنامه دهخدا
کله خری . [ ک َل ْ ل َ / ل ِخ َ ] (حامص مرکب ) در تداول عامه ، احمقی . ابلهی . (فرهنگ فارسی معین ). صفت کله خر. و رجوع به کله خر شود.
-
کهنه خری
لغتنامه دهخدا
کهنه خری . [ ک ُ ن َ / ن ِ خ َ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی کهنه خر. رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
آنتیک خری
لغتنامه دهخدا
آنتیک خری . [ خ َ ] (حامص مرکب ) عمل آنتیک خر.
-
پیش خری
لغتنامه دهخدا
پیش خری . [ خ َ ] (حامص مرکب ) عمل پیش خر. || خریدن پیش از موعد.
-
حجه خری
لغتنامه دهخدا
حجه خری . [ ح َج ْ ج ِ خ َ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل حجه خر.
-
نسیه خری
لغتنامه دهخدا
نسیه خری . [ ن َس ْ / ن ِس ْ ی َ / ی ِ خ َ ] (حامص مرکب ) عمل نسیه خر. نسیه بردن . نسیه خریدن . نسیه گرفتن .
-
خرده خری
لغتنامه دهخدا
خرده خری . [ خ ُ دَ / دِ خ َ ] (حامص مرکب ) عمل خریدن مایحتاج غذائی خود و خانواده ٔخود خردخرد و هر روز یک بار. عمل خردخرد خریدن خوراک و غیره به اندازه ٔ احتیاج یک بار یا یک روز نه برای مدتی طویل . مقابل عمده خری . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خری عاقلان
لغتنامه دهخدا
خری عاقلان . [ خ ِ ق ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان منگور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 51 هزارگزی جنوب باختری مهاباد و 41 هزارگزی باختر شوسه ٔ مهاباد به سردشت . کوهستانی و سردسیر و سالم . آب آن از رودخانه بادین آباد و چشمه و محصول غلات و توتون و ...
-
خری عاقلان
لغتنامه دهخدا
خری عاقلان . [ خ ِ ق ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بریاجی بخش سردشت شهرستان مهاباد، واقع در 6 هزارگزی جنوب باختری سردشت و 6 هزارگزی جنوب ارابه رو بیوران به سردشت . کوهستانی و جنگلی و معتدل و سالم . آب آن از رودخانه ٔ سردشت و محصول آن غلات و توتون و ما...
-
مفت خری
لهجه و گویش تهرانی
تقلب در خرید
-
بُز خری،بُز خرید
لهجه و گویش تهرانی
مفت خری