کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خریداری کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خریداری کردن
مترادف و متضاد
خرید کردن، خریدن، ابتیاع کردن، معامله کردن ≠ فروختن
دیکشنری
buy
-
جستوجوی دقیق
-
خریداری کردن
واژگان مترادف و متضاد
خرید کردن، خریدن، ابتیاع کردن، معامله کردن ≠ فروختن
-
خریداری کردن
لغتنامه دهخدا
خریداری کردن . [ خ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خریدن . ابتیاع کردن : و هرهفته به یکبار ایشان را بنزدیک خویش خواندی و خریداری کردی چون نفروختندی باز بزندان فرستادی . (تاریخ بخارا نرشخی ). || پذیرفتن . قبول کردن . (یادداشت بخط مؤلف ) : بدخو نشدستی تو گر زان...
-
خریداری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شراء
-
واژههای مشابه
-
غیر قابل خریداری
دیکشنری فارسی به عربی
لايعوض
-
جستوجو در متن
-
buy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرید، خریداری، ابتیاع، خریدن، خرید کردن، خریداری کردن، تطمیع کردن
-
purchased
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خریداری شده، خریدن، خرید کردن، خریداری کردن، ستون ساختن
-
buys
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرید می کند، خرید، خریداری، ابتیاع، خریدن، خرید کردن، خریداری کردن، تطمیع کردن
-
ابتیاع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'ebtiyā' خریدن؛ خریداری کردن؛ خریداری.
-
buying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خریداری کردن
-
purchase
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرید، خریداری، ابتیاع، در امد سالیانه زمین، خریدن، خرید کردن، خریداری کردن، ستون ساختن
-
purchases
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرید، خریداری، ابتیاع، در امد سالیانه زمین، خریدن، خرید کردن، خریداری کردن، ستون ساختن
-
خریدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خریداری کردن، خرید کردن ۲. معامله کردن، ابتیاع کردن ≠ فروختن
-
شراء
دیکشنری عربی به فارسی
خريد , خريداري کردن