کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرپاکوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خرپاکوب
لغتنامه دهخدا
خرپاکوب . [ خ َ ] (نف مرکب ) آنکه چوب بندی بالای سقف و زیرآهن شیروانی را بهم پیوندد. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
واژههای همآوا
-
خرپا کوب
لهجه و گویش تهرانی
کسی که اسکلت شیروانی را برپا میکند.
-
جستوجو در متن
-
خرپاکوبی
لغتنامه دهخدا
خرپاکوبی . [ خ َ] (حامص مرکب ) عمل خرپاکوب . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
کوب
لغتنامه دهخدا
کوب . (اِمص ) ضربی و آسیبی و کوفتی باشد که از چوب و سنگ و مشت و امثال آن به کسی رسد وآن را به عربی صدمه گویند. (برهان ). ضربی که از کوفتن و کوبیدن به کسی رسد مانند سنگ و چوب که بر کسی زنند. (آنندراج ). صدمه و ضربه و لطمه و ضرب . (ناظم الاطباء). ضربت ...