کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خروهک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خروهک
/xoruhak/
معنی
= مرجان
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
خروهک
لغتنامه دهخدا
خروهک . [ خ ُ هََ ] (اِ) بُسَّد. مرجان . (برهان قاطع). مرجان نوشته اند همانا رعایت سرخی تاج خروه را کرده اند و آنرا خروهک نیز گویند و خروه بمعنی خروس است چنانکه گذشت ، مرجان عربی است . (از انجمن آرای ناصری ): وجنس (من البسد) یسمی خروهک ... و هو تشبیه...
-
خروهک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] xoruhak = مرجان
-
جستوجو در متن
-
خرهک
لغتنامه دهخدا
خرهک . [ خ ُ رُ هََ] (اِ) خروهک که آن مرجان است . (از ناظم الاطباء).
-
خراهک
لغتنامه دهخدا
خراهک . [ خ َهََ ] (اِخ ) جنسی است از جواهر و بنابر قول حمزه لغت غیر عرب آن «خروهک » بوده است و بعد تعریب شده و خراهک گردیده است . (از کتاب الجماهیر بیرونی ص 191).
-
مرجان
لغتنامه دهخدا
مرجان . [ م َ ] (ع اِ) بسد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ) (فرهنگ اسدی ) (منتهی الارب ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). حجر شجری . وسد. قورل . خروهک . کامه . بستام . قودالیون . قورالیون . (یادداشتهای مؤلف ). مسموع است که مرجان به معنی جوهر سرخ رنگ است در آب دریای شور ...
-
بسد
لغتنامه دهخدا
بسد. [ ب ُ / ب ِ س س َ ] (اِ) بسذ. وسد. مرجان را گویند و آن را حجر شجری نیز خوانند. (برهان ). معرب بُسَد، مرجان . (انجمن آرا) (ذخیره ) (فرهنگ خطی ). مرجان که به هندی آن را مونگا گویند. (غیاث ). آن را کامه نیز گویند. به تازیش مرجان و به هندی بیوالی نا...