کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خروسخوان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خروسخوان
مترادف و متضاد
سحرگاه، بامداد، پگاه، سحر، سپیدهدم، فجر، فلق
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
خروسخوان
واژگان مترادف و متضاد
سحرگاه، بامداد، پگاه، سحر، سپیدهدم، فجر، فلق
-
واژههای همآوا
-
خروس خوان
فرهنگ فارسی معین
( ~. خا) (اِمر.) هنگام سحر (زمانی که خروس می خواند).
-
خروس خوان
لغتنامه دهخدا
خروس خوان . [ خ ُ خوا / خا ] (اِ مرکب ) قبل از سَحَر. پاس اخیر شب . آخر شب . (یادداشت بخط مؤلف ).- خروس خوان اول ؛ گاه اول خواندن خروس پس از نیمه شب . صبح نخستین . (یادداشت بخط مؤلف ).- خروس خوان دوم ؛ گاه دوم خواندن خروس پس از نیمه شب . گاه خوان...
-
خروس خوان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مجاز] xorusxān ۱. سحر؛ صبح زود.۲. (قید) هنگام سحر.
-
جستوجو در متن
-
خوروس خُون
لهجه و گویش بختیاری
xurus xun خروسخوان، سحر.
-
خروس خُون
لهجه و گویش بختیاری
xorus-xun خروسخوان، نیمه شب، سحر.
-
تلاونگ
واژهنامه آزاد
(تِ وَ ) خروسخوان ، آواز خروس
-
سحرگاه
واژگان مترادف و متضاد
سپیدهدم، بامدادان، خروسخوان، سپیدهدمان ≠ شامگاهان
-
سفیدهدم
واژگان مترادف و متضاد
بامداد، فجر، شفق، سپیدهدم، سحر، خروسخوان