کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرنوب قبطی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خرنوب قبطی
لغتنامه دهخدا
خرنوب قبطی . [ خ َ ب ِ ق ِ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) قرن نبط. خرنوب مصری . رجوع به قرن نبط شود.
-
واژههای مشابه
-
خرنوب بری
لغتنامه دهخدا
خرنوب بری . [ خ َ ب ِ ب َرْ ری ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خرنوب نبطی . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به خرنوب نبطی در این شود.
-
خرنوب ثمری
لغتنامه دهخدا
خرنوب ثمری . [ خ َ ب ِ ث َ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ثمر قرظ است . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خرنوب شابونی
لغتنامه دهخدا
خرنوب شابونی . [ خ َ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قسمی از خرنوب که بخوبی خرنوب صیدلانی نیست . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خرنوب شامی
لغتنامه دهخدا
خرنوب شامی . [ خ َ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بپارسی کورزه گویند و بشیرازی کورک کازرونی گویند. آنچه خشک بود بهتر بود و طبیعت وی قابض بود و سرد، و خشکی وی در دوم درجه بود و گویند گرم است در اول شکم ببندد، با وجود شیرینی معده را نگزد. جالینوس گوید چ...
-
خرنوب صیدلانی
لغتنامه دهخدا
خرنوب صیدلانی . [ خ َ ب ِ ص َ / ص ِ دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خرنوب شامی . این خرنوب بهترین قسم خرنوب است . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خرنوب نبطی
لغتنامه دهخدا
خرنوب نبطی . [ خ َ ب ِ ن َ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ثمر نبات جنس بری خرنوب است و آن دو نوع می باشد: قسمی شبیه به خرنوب شامی و خاردار و ثمرش کوچکتر و بی طعم و بسیار قابض و آن را قرظ نامند و قسمی ثمر خاریست بقدر ذرعی و شاخه های او پراگنده و خارهای...
-
خرنوب هندی
لغتنامه دهخدا
خرنوب هندی . [ خ َ ب ِ هَِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) فلوس . (یادداشت بخط مؤلف ). || خیارشنبر. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خرنوب الخنزیر
لغتنامه دهخدا
خرنوب الخنزیر. [ خ َ بُل ْ خ ِ ] (ع اِ مرکب ) صلوان . حب الکلی . اناغورس . توضیح : حب الکلی ثمره ٔ خرنوب الخنزیر است . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خرنوب الشوک
لغتنامه دهخدا
خرنوب الشوک . [ خ َ بُش ْ ش َ ](ع اِ مرکب ) خرنوب نبطی . رجوع به خرنوب نبطی شود.
-
خرنوب الکلاب
لغتنامه دهخدا
خرنوب الکلاب . [خ َ بُل ْ ک ِ ] (ع اِ مرکب ) ثمر ام کلبی است و این ثمررا خرنوب الکلب نیز می نامند. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خرنوب الکلب
لغتنامه دهخدا
خرنوب الکلب . [ خ َ بُل ْ ک َ ] (ع اِ مرکب ) رجوع به خرنوب الکلاب شود.
-
خرنوب المعز
لغتنامه دهخدا
خرنوب المعز. [ خ َ بُل ْ م َ ] (ع اِ مرکب ) خرنوب الشوک . خرنوب نبطی . ینبوت . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
ام خرنوب بحریه
لغتنامه دهخدا
ام خرنوب بحریه . [ اُم ْ م ِ خ َ ب َ ری ی ِ ] (اِخ ) دهی است از جزیره ٔ صلبوخ شهرستان آبادان . رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 و نعیمه شود.