کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرم و شاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خرم و شاد
لغتنامه دهخدا
خرم و شاد. [ خ ُرْ رَ م ُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) خوشحال . خرم و خندان . خرم و خوش .
-
خرم و شاد
فرهنگ گنجواژه
شاد.
-
واژههای مشابه
-
خرمروی
فرهنگ نامها
(تلفظ: xorram ruy) (= خرم چهر) ، ← خرم چهر .
-
خرم فضا
لغتنامه دهخدا
خرم فضا. [ خ ُرْ رَ ف َ ] (اِمرکب ) آسمان . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) : کرده در آن خرم فضا صید گوزنان چند جاشاخ گوزن اندر هوا اینک نگونسار آمده .خاقانی .
-
خرم مازندرانی
لغتنامه دهخدا
خرم مازندرانی . [ خ ُرْ رَ م ِ زَ دَ ] (اِخ ) اسمش حسین ، اصلش خراسانی ، موطنش ساری ، شغلش عطاری ، مشربش تصوف ، مذهبش تعشق ، طرزش کسب اخلاق ، صفتش حسن اوصاف ، اشعارش عاشقانه بود. از اوست :دانم که به تنگ آمدی از درد دل من اما چه کنم غیر توام دادرسی نی...
-
خرم آباد
لغتنامه دهخدا
خرم آباد. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سیرج بخش شهداد شهرستان کرمان ، واقع در 62هزارگزی جنوب باختری شهداد سر راه مالرو سیرج به کرمان . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
خرم آباد
لغتنامه دهخدا
خرم آباد. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کچرستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در 6هزارگزی جنوب باختری المده . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
-
خرم آباد
لغتنامه دهخدا
خرم آباد. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان ، واقع در 93هزارگزی باختر راور کنار راه فرعی راور به یزد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
خرم آباد
لغتنامه دهخدا
خرم آباد. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز، واقع در 62هزارگزی جنوب خاوری زرقان ، کنار راه فرعی بندامیر به سلطان آباد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
-
خرم آباد
لغتنامه دهخدا
خرم آباد. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) شهری بوده است در خوزستان که شاپور ذوالاکتاف آنرا بنا کرد : زبهر اسیران یکی شهر کردجهان رااز آن بوم پربهر کردکجا خرم آباد بد نام شهراز آن بوم خرم کرا بود بهر.فردوسی .
-
خرم آباد
لغتنامه دهخدا
خرم آباد. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) نام قریه ای است از قرای بلخ . (معجم البلدان ).
-
خرم آباد
لغتنامه دهخدا
خرم آباد. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) نام قریه ای است از قرای ری . (معجم البلدان ).
-
خرم آباد
لغتنامه دهخدا
خرم آباد. [خ ُرْ رَ ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از بخش سمیرم بالای شهرستان شهرضا. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
-
خرم بخت
لغتنامه دهخدا
خرم بخت .[ خ ُرْ رَ ب َ ] (اِخ ) نام یکی از پادشاهان تیموری است در دهلی هندوستان . رجوع بقاموس الاعلام ترکی شود.