کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرمار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خرمار
لغتنامه دهخدا
خرمار. [ خ َ ] (اِ) سئیس . خادم اسب . (آنندراج ). مهتر اسب . آنکه تیمارداشت اسب بکفالت اوست . || چاروادار. آنکه خر کرایه میدهد. (از ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
بازنگریستن
لغتنامه دهخدا
بازنگریستن . [ ن ِ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) بازنگریدن . بازدید کردن . نگاه کردن . توجه کردن .بررسی کردن . رسیدگی کردن : پس از برافتادن آل برمک جریده ای کهن بود نزد من ، بازنگریستم در ورقی دیدم نبشته : بفرمان امیرالمؤمین نزدیک امیر... (تاریخ بیهقی چ ادیب...