کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرقان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
خرقانی
لغتنامه دهخدا
خرقانی . [ خ َ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به خرقان .
-
خرقانین
لغتنامه دهخدا
خرقانین . [ خ َ رَ ] (اِخ ) رجوع به ذیل خرقان همدان شود.
-
اصفهانک
لغتنامه دهخدا
اصفهانک . [ اِ ف َ ن َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش خرقان شهرستان ساوه واقع در 18هزارگزی خرقان که دارای 72 تن جمعیت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
ده بالا
لغتنامه دهخدا
ده بالا. [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از بخش خرقان شهرستان ساوه . آب آن از قنات و سکنه ٔ آن 117 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
چهارحد
لغتنامه دهخدا
چهارحد. [ چ َ ح َ ] (اِخ ) دهی است از بخش خرقان شهرستان ساوه . رجوع به چارحد شود.
-
کلنجین
لغتنامه دهخدا
کلنجین . [ ک ُل ُ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان خرقان شرقی بخش آوج از شهرستان قزوین و در 24 هزارگزی خاور آوج واقع است .محلی کوهستانی و سردسیر است و 3703 سکنه دارد. آب آن از قنات و رودخانه ٔ کلنجین تأمین می شود و محصولش غلات و سیب زمینی و انگور و زردآل...
-
خرقانی
لغتنامه دهخدا
خرقانی . [ خ َ ] (اِخ ) مسعودبن احمد خرقانی زهری ، مکنی به ابومسعود. از عالمان و فاضلان زمان خود بود و بعد از پدر خطیب خرقان شد، پس از آن قاضی القضاة احمدبن سلیمان بزمان احمدبن جان قصد آن کرد که وی نایب او در قضاء خرقان باشد، او استنکاف کرد وبکاشغر ر...
-
کله سر
لغتنامه دهخدا
کله سر. [ ] (اِخ ) دهی از دهستان خرقان است که در بخش آوج شهرستان ساوه واقع است و 128 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
کردوجین
لغتنامه دهخدا
کردوجین . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین . کوهستانی و سردسیر است و 112 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
کوشکک
لغتنامه دهخدا
کوشکک . [ ک َ ] (اِخ ) دهی از بخش خرقان که در شهرستان قزوین واقع است و 249 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
عباس آباد سیف
لغتنامه دهخدا
عباس آباد سیف . [ ع َب ْ با دِ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش خرقان شهرستان ساوه . 20 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
طبشکری
لغتنامه دهخدا
طبشکری . [ طُ ب َ ک َ] (اِخ ) حمداﷲ مستوفی این موضع را یکی از دهات خرقان از تومان همدان میشمارد. (نزهةالقلوب ج 3 ص 73).
-
مشهد
لغتنامه دهخدا
مشهد. [ م َ هََ ] (اِخ ) دهی از دهستان خرقان غربی است که در بخش آوج شهرستان قزوین قرار گرفته و 236 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
مشانه
لغتنامه دهخدا
مشانه . [ ] (اِخ ) دهی از دهستان خرقان است که در بخش آوج شهرستان قزوین واقع است و 254 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ،ج 1).
-
منصور
لغتنامه دهخدا
منصور. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان خرقان است که در بخش آوج شهرستان قزوین واقع است و 777 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).