کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرداد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خرداد
/xordād/
معنی
۱. ماه سوم از سال خورشیدی؛ ماه آخر بهار.
۲. [قدیمی] روز ششم از هر ماه خورشیدی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
خرداد
فرهنگ فارسی معین
(خُ) [ په . ] (اِ.) 1 - نام یکی از امشاسپندان و ایزد موکل بر آب . 2 - ماه سوم از سال شمسی . 3 - نام روز ششم از هر ماه خورشیدی .
-
خرداد
لغتنامه دهخدا
خرداد. [ خ ُ ] (اِ) نام ماه سیُم است از سال شمسی و آن مدت بودن آفتاب است در برج جوزا. (از برهان قاطع). ماه آخر بهار است . (از ناظم الاطباء). خردادماه جلالی است و مطابق جوزای عرب و ایار سریانی و سی ودو روز است ، اول آن تقریباً مطابق بیستم ماه مه ٔ فرا...
-
خرداد
لغتنامه دهخدا
خرداد. [ خ ُ ] (اِخ ) نام مادر اردشیر، و قنطره ٔ خرداد و میان ایدج و رباط در سمرقند منسوب بدوست . آن از عجایب دنیاست ، طول آن هزار ذرع و بالای آن صدوپنجاه ذرع و بیشتر پایه ٔ آن از ارزیز و آهن است . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خرداد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: xordāt] xordād ۱. ماه سوم از سال خورشیدی؛ ماه آخر بهار.۲. [قدیمی] روز ششم از هر ماه خورشیدی.
-
واژههای مشابه
-
آذر خرداد
لغتنامه دهخدا
آذر خرداد. [ ذَ رِ خ ُ ] (اِخ ) نام آتشکده ٔ شیراز است و بعضی آن را آتشکده ٔ پنجم از هفت آتشکده ٔ بزرگ دانسته اند. و نام مَلَکی است که باعتقاد فارسیان به محافظت این آتشکده مأمور است . (برهان قاطع). رجوع به آذر خرّاد شود : پدر و مادر سخاوت و جودهر دو...
-
مایه ٔ خرداد
لغتنامه دهخدا
مایه ٔ خرداد. [ ی َ / ی ِ ی ِ خ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آتش است باتوجه به اینکه خرداد نام یکی از آتشکده های معروف بوده است : همیشه تا بپرستند مایه ٔ کشمیرهمیشه تا بفروزند مایه ٔ خرداد.مسعودسعد (دیوان چ یاسمی ص 128).
-
خرداد اول
لغتنامه دهخدا
خرداد اول . [ خ ُ دِ اَوْ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در دوره ٔ ساسانی بجای آنکه هر چهار سال یک روز بماه آخر سال اضافه کنند و بجای 29 روز سی روز بحساب آورند و علت آن را کبیسه بودن ذکر نمایند هر 120 سال یک ماه بدوازده ماه اضافه می کردند و آن سال را ب...
-
خرداد پرویز
لغتنامه دهخدا
خرداد پرویز. [ خ ُ پ َ ] (اِخ ) نام یکی از شاهان ساسانی است بنابر قول مجمل التواریخ و القصص : پادشاهی خرداد پرویز یک سال بوده گویند بمرد و نیز روایتی است که کسری نامی دیگر بنشاندند از فرزندان اردشیر بابک وپس بکشتند. (مجمل التواریخ و القصص چ بهار ص 73...
-
خرداد دوم
لغتنامه دهخدا
خرداد دوم . [ خ ُ دِ دُوْ وُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به خرداد اول شود.
-
امروز سوم خرداد است.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: iru sevvom-e xordâd-a. طاری: ürü seyyom-e xordâd-a. طامه ای: iru seyyam-e xordâd-e. طرقی: ürü seyyom-e xordâd-a. کشه ای: iri sevvom-e xordâd-a. نطنزی: emru sevvom-e xordâd-a.
-
جستوجو در متن
-
crawdad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرداد
-
toadroot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرداد
-
purdas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرداد