کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرجین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خرجین
/xorjin/
معنی
دو کیسۀ متصلبههم که روی چهارپا، موتورسیکلت، دوچرخه، یا شانه قرار میدهند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
باردان، حرج، توبره، جوال، خرخینه، کیسه
دیکشنری
carpetbag
-
جستوجوی دقیق
-
خرجین
واژگان مترادف و متضاد
باردان، حرج، توبره، جوال، خرخینه، کیسه
-
خرجین
فرهنگ فارسی معین
(خُ) (اِ.) کیسه مانندی که بر پشت چهارپا می گذارند و از دو طرف آویزان شده در آن اجناس را قرار می دهند.
-
خرجین
لغتنامه دهخدا
خرجین . [ خ ُ ] (اِ) چیزی باشد از پلاس که زاد و رخت سفر در آن نهاده بر ستور بار کنند . (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). خُرج . (منتهی الارب ). خورجین : چو خرجین معده پر از می کنم بسر راه کوه سرین طی کنم . فوقی یزدی (از آنندراج ).مرحوم دهخدا می گویند ...
-
خرجین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: خرجَین، تثنیۀ خُرج] ‹خورجین› xorjin دو کیسۀ متصلبههم که روی چهارپا، موتورسیکلت، دوچرخه، یا شانه قرار میدهند.
-
جستوجو در متن
-
خورجین
لهجه و گویش بختیاری
xurjin خُرجین.
-
خرجینه
واژگان مترادف و متضاد
باردان، خرجین، کولهبار
-
جوال
واژگان مترادف و متضاد
جانخانی، خرجین، عدل، گونی
-
توبره
واژگان مترادف و متضاد
خرجین، کیسه بزرگ
-
خورجین
فرهنگ فارسی معین
(خُ) نک خرجین .
-
جوالق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: جوال، جمع: جوالق] [قدیمی] jovāleq بارجامه؛ جوال؛ خرجین.
-
غنج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] qanj جوال؛ تاچه؛ خرجین.
-
کیسه
واژگان مترادف و متضاد
۱. خرجین، کولهبار ۲. جیب
-
خرج
فرهنگ فارسی معین
(خُ) [ ع . ] (اِ.) نک خرجین .
-
گزر
لغتنامه دهخدا
گزر. [ گ ُ زَ ] (اِ) خرجین شبان . (برهان ).