کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرجل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خرجل
واژگان مترادف و متضاد
زاغ، زغن، کلاغ
-
خرجل
لغتنامه دهخدا
خرجل . [ خ َ ج َ ] (اِ) نوعی از مرغ باشد که شیرازیان کورکور گویندش . || یک نوع ملخ بی بال است که آنرا گرفته با نمک پزند و خورند. (از برهان قاطع) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
کلاغ
واژگان مترادف و متضاد
خرجل، زاغ، زغن، غراب
-
زغن
واژگان مترادف و متضاد
خاد، خرجل، زاغ، غراب، کلاغ
-
گورگور
لغتنامه دهخدا
گورگور. (اِ مرکب ) به معنی گوراگور است که زودزود و جلدجلد باشد. (برهان ) (آنندراج ). گوراگور و زودزود و به زودی . (ناظم الاطباء). رجوع به گوراگور شود. || نوعی از پرنده هم هست که آن را خرجل می گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
ابوالخطاف
لغتنامه دهخدا
ابوالخطاف . [ اَ بُل ْ خ ُطْ طا ] (ع اِ مرکب ) موش گیر. پژن . گید. دوبرادران . لَوه . حِدَاءَة بر وزن عِنَبَة. (تاج العروس ). غلیواژ. گوشت ربا. زَغن . چوزه ربا. خرجل . موشخوار.گوشت آهنج . پند. خشین پند. خاد. جنگلاهی . خول . و ظاهراً ابوالخطاب مصحف ای...
-
کورکور
لغتنامه دهخدا
کورکور. (اِ مرکب ) به معنی غلیواج باشد که مرغ گوشت رباست و آن را به عربی حِداءَة خوانند... (برهان ). کلاغ . غلیواز. (آنندراج ). پرنده ای که غلیواج نیز گویند. (ناظم الاطباء). کورکوره . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). غلیواج . مرغ گوشت ربا. زغن . (فرهنگ فارسی...
-
اسالیب
لغتنامه دهخدا
اسالیب . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ اسلوب . شیوه ها. راهها. طرق . فنها. گونه ها. طرزها. وضعها. انواع . اقسام : و انواع کرامات وصلات و اسالیب مبرّات که نطاق تقریر از شرح آن تضایق گیرد. (جهانگشای جوینی ). و به نیابت آن ممالک عزالدین حسین خرجل را به انواع اصطناع...