کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرجانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خرجانی
لغتنامه دهخدا
خرجانی . [ خ َ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن حسین بن کوسید خرجانی معافری ، از اهل اصفهان بود. از عبداﷲبن احمدبن موسی و دیگران حدیث کرد و ابوبکربن مردویه و دیگران از وی حدیث دارند. (از انساب سمعانی ).
-
خرجانی
لغتنامه دهخدا
خرجانی . [ خ َ ] (اِخ ) زیادبن محمدبن زیادبن هیثم خرجانی اصفهانی ، مکنی به ابوالعباس .از اهل سپاهان بود و از حسن بن محمد دارکی و محمدبن حمزةبن عمارة و جماعتی دیگر حدیث دارد. ظاهراً بسال 378 هَ . ق . به اصفهان درگذشت . (از انساب سمعانی ).
-
خرجانی
لغتنامه دهخدا
خرجانی . [ خ َ ] (اِخ ) ضراربن احمدبن ضرار خرجانی . وی از احمدبن یونس و او از ابوالقاسم سلیمان بن احمد طبرانی حدیث دارد. در مسجد جامع اصفهان نقطه ای است بنام ضرارآباد که از مستحدثات ضراربن احمد است . (از انساب سمعانی ).
-
خرجانی
لغتنامه دهخدا
خرجانی . [ خ َ ] (اِخ ) طاهربن ابراهیم بن یزید وراق ضبی خرجانی . از ابوحاتم محمدبن ادریس رازی حدیث شنید و محمدبن ابراهیم از وی حدیث کرد. وی بسال 291 هَ . ق . درگذشت . (از انساب سمعانی ).
-
خرجانی
لغتنامه دهخدا
خرجانی . [ خ َ ] (اِخ ) عبداﷲبن اسحاق بن یوسف خرجانی ، مکنی به ابومحمد. او از راویانست و از پدرش و از حفص بن عمر عدنی روایت دارد و ابوعبداﷲ محمدبن احمدبن ابراهیم اصفهانی و جز او از وی روایت کرده اند. (از معجم البلدان ).
-
خرجانی
لغتنامه دهخدا
خرجانی . [ خ َ ] (اِخ ) علی بن احمدبن محمدبن حسین خرجانی اصفهانی ، مکنی به ابوحامد. از راویان بود، از ابواسحاق ابراهیم بن احمدبن فراش مکی و ابواحمد محمدبن محمدبن مکی خرجانی حدیث شنید و ابوبکر محمدبن ادریس خرجانی و تنی چند دیگر از وی روایت دارند. (از ...
-
خرجانی
لغتنامه دهخدا
خرجانی . [ خ َ ] (اِخ ) علی بن احمدبن محمدبن حسین خرجانی محدث بن محدث ، مکنی به ابوالحسن . از قاضی احمدبن محمود خرزاد روایت حدیث کرد و ابوالحسن احمدبن محمدبن معلم صوفی از وی روایت حدیث دارد. (از معجم البلدان ).
-
خرجانی
لغتنامه دهخدا
خرجانی . [ خ َ ] (اِخ ) محمدبن ابراهیم بن حسن فرائضی خرجانی ، مکنی به ابوجعفر. وی فقیهی عالم و فاضل بود و بر مذهب شافعی میرفت . او بخرجان از ابن ابی غیلان و ابوالقاسم عبداﷲبن محمد بغوی و جز آن دو حدیث کرد. (از انساب سمعانی ).
-
خرجانی
لغتنامه دهخدا
خرجانی . [ خ َ ] (اِخ ) محمدبن ابی نصر شجاع بن ابراهیم فتوانی حافظ، از مقیمان محله ٔ خرجان بود و بدین سبب او را خرجانی میگفتند. وی از ابومنصوربن سکردیه قاضی و تنی چند خبر شنید و بسیاری از وی خبر شنیدند. ولادتش بسال چهارصدوشصت واندی (هَ . ق .) اتفاق ا...
-
خرجانی
لغتنامه دهخدا
خرجانی . [ خ َ ] (اِخ ) محمدبن عمربن محمدبن عبدالرحمن خرجانی ، معروف به ابن تانة. وی شیخ ثقه ٔصالحی بود و در بغداد از ابوعلی بن شاذان و اقران اوو در اصفهان از ابوبکربن مردویه و طبقه ٔ او استماع حدیث کرد و در اصفهان مجلس املاء حدیث داشت . وی بسال 475 ...
-
خرجانی
لغتنامه دهخدا
خرجانی . [ خ َ ] (اِخ )جسربن هارون بن عبداﷲ خرجانی معدل ، مکنی به ابوسعید.از راویان بود. وی از علی بن محمد طیاقسی و دیگران حدیث کرد و عبداﷲبن محمد اصفهانی از او حدیث دارد. خرجانی بسال 305 هَ . ق . درگذشت . (از انساب سمعانی ).
-
خرجانی
لغتنامه دهخدا
خرجانی . [ خ َ ] (ص نسبی ) منسوب به خرجان و آن قریتی است از قرای قومس ببلاد بین شابور و ری . (از انساب سمعانی ).
-
جستوجو در متن
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالغفاربن علی بن اشنه مکنی به ابوالعباس کاتب اصفهانی . او از ابوالحسن علی بن ابی حامد خرجانی اصفهانی روایت کند.
-
ابوالحسن
لغتنامه دهخدا
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) علی بن ابی حامد خرجانی . محدث است . او از ابواسحاق ابراهیم بن محمدبن حمزة الحافظ، و از او ابوالعباس احمدبن عبدالغفاربن علی بن اشته ٔ کاتب اصفهانی روایت کند. و خرجان نام محلتی است باصفهان .