کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خربله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خربله
/xarbale/
معنی
چرخ چاه؛ دولاب.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
خربله
فرهنگ فارسی معین
(خَ بَ لَ) (اِ.) دولاب ، چرخ چاه .
-
خربله
لغتنامه دهخدا
خربله . [ خ َ ب َ ل َ / ل ِ ] (اِ) دولاب . چرخاب . (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) : تا که ماه دولتت والا شد از چرخ بقانیست گریان درد یارت هیچکس جز خربله .ظهیر فاریابی (از فرهنگ جهانگیری ).
-
خربله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] xarbale چرخ چاه؛ دولاب.
-
جستوجو در متن
-
چرخاب
لغتنامه دهخدا
چرخاب . [ چ َ ] (اِ مرکب ) چرخی که آب آنرا میگرداند. (ناظم الاطباء). || چرخ آب کشی . چرخ چاه . دولاب . چرخ دولاب . || گرداب . (آنندراج ). خربله و گرداب . (ناظم الاطباء) : ز تاب مهر سرکرده لب آب هزاران چرخیات از بهر چرخاب . منیر (در تعریف گرما، از آنن...
-
دولاب
لغتنامه دهخدا
دولاب . (اِ مرکب ) چرخی که با آن جهت آبیاری کردن زراعت از چاه آب کشند. خربلة. چرخاب . (ناظم الاطباء). دلوآب .(شرفنامه ٔ منیری ). عجله . چرخ . بکره . چرخ آب کشی . چرخ چاه . (یادداشت مؤلف ). چرخ آب . (لغت محلی شوشتر). منجنین . منجنون . جنجون . منجور. ...