کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خراسانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
علی خراسانی
لغتنامه دهخدا
علی خراسانی . [ ع َ ی ِ خ ُ ] (اخ ) درجزینی ، ملقّب به معین الدین . رجوع به علی درجزینی شود.
-
طین خراسانی
لغتنامه دهخدا
طین خراسانی . [ ن ِ خ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) طین نشابوری است که گفته شد. (اختیارات بدیعی ). گلی است بسیار سفید و خوشبو و خوش طعم و با اندک شوری ، و ضرر خوردن او کمتر از سایر خاکهاست و بعضی که عادت به خوردن گل داشته باشند بجهت کمی ِ مضرت از آن می...
-
گل خراسانی
لغتنامه دهخدا
گل خراسانی . [ گ ِ ل ِ خ ُ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) گلی است که آنرا بریان کرده خورند و به عربی طین مأکول و طین نیشابوری خوانند و آن بغایت سفید میباشد و بشیرازی گل سفید گویند، منع قی کردن کند.(برهان ) (آنندراج ). گل سپید که جهت دفع قی و آشوب دل آنرا ...
-
کامل خراسانی
لغتنامه دهخدا
کامل خراسانی . [ م ِ ل ِ خ ُ ] (اِخ ) مؤلف ریاض العارفین آرد: اسم شریفش ملامحمد اسماعیل و اصلش از قریه ٔ ارغد بوده و سالها تحصیل کمالات نمود. به صحبت اکابر دین مبین و ناهجان مناهج یقین رسید و طریقه ٔ مشایخ سلسله ٔ علیه ٔ ذهبیه ٔ کبرویه را برگزید و د...
-
کوکب خراسانی
لغتنامه دهخدا
کوکب خراسانی . [ ک َ ک َ ب ِ خ ُ ] (اِخ ) میرزا عبدالعلی بن میرزا محسن . پدرش از مردم خراسان بود، اما وی در یزد متولد شد. در حسن خط خاصه در نسخ از امثال میرزا احمد نیریزی بشمار می رفت و در زمان فتحعلی شاه به منصب صدارت رسید و گاهی شعر نیز می سرود. رب...
-
کوکب خراسانی
لغتنامه دهخدا
کوکب خراسانی . [ ک َ ک َ ب ِ خ ُ ] (اِخ ) میرزا محمدباقر. اصلش از خاوران و از مردم راز و قوشخانه ٔ خبوشان بود. در آغاز جوانی به تهران آمد و به کسب علم و ادب پرداخت ودر علوم ریاضی و طبیعی نیز مقامی یافت . محمدحسین خان قاجار مروزی و سایر رجال دربار فتح...
-
نغمه ٔ خراسانی
لغتنامه دهخدا
نغمه ٔ خراسانی . [ ن َ م ِ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) عبدالوهاب (میرزا...) از شاعران قرن سیزدهم هجری قمری و از معاصران هدایت است ، در شیراز نشو و نما یافته و ازمریدان حاج میرزا ابوالقاسم شیرازی است . او راست :بود هر طفل را در دست سنگی مگر ازسینه بیرون شد دل من...
-
نظمی خراسانی
لغتنامه دهخدا
نظمی خراسانی . [ ن َ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) از شاعران قرن نهم هجری قمری و معاصر با سلطان حسین بایقراست . او راست :با دیگران به خنده ٔ شیرین کنی نگاه با ما به زهر چشم و به چین جبین همه خوبان نمی رسند به فریاد اهل دردای دل چه سود ناله و فریاد این همه .(از صب...
-
ساقی خراسانی
لغتنامه دهخدا
ساقی خراسانی . [ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) رجوع به ساقی (حاج محمد زمان ) شود.
-
غذای خراسانی
لغتنامه دهخدا
غذای خراسانی . [ غ ِ / غ َ ی ِ خ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خورش خراسانی . از جمله ٔ طعامها و غذاهای مطبوع بود که برای خسرو پرویز تهیه می کردند و آن از گوشت کباب شده به سیخ ، و گوشت پخته دردیگ ، و کره و عصارات ترکیب می یافت . (از کتاب ایران در زمان ...
-
صبوری خراسانی
لغتنامه دهخدا
صبوری خراسانی . [ ص َ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) نام وی حاجی میرزا کاظم و از احفاد صبوری کاشانی و برادرزاده ٔ فتحعلی صباست . جدّ وی در روزگار محمدشاه بخراسان شد و صبوری در حدود سال 1259 هَ . ق . در مشهد متولد گردیدو در آنجا نشأت یافت و در قصیده سرائی ماهر گشت...
-
فاضل خراسانی
لغتنامه دهخدا
فاضل خراسانی . [ ض ِ ل ِ خ ُ ] (اِخ ) حاجی محمدعلی فاضل پسر عباسعلی ، متولد مشهد، که در سال 1324هَ . ق . درگذشته است . (از دانشوران خراسان ص 265).
-
وجدی خراسانی
لغتنامه دهخدا
وجدی خراسانی . [ وَ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) از شاعران است . مجمعالفصحاءدرباره ٔ او آرد: نام شریف آنجناب مولانا محمد اسماعیل و اصل مولدش قریه ٔ ازغد بر وزن سرمد از قرای شاهاندز مشهور به شاندز از مضافات مشهد مقدس رضوی بوده . وی از جوانی طالب علوم صوری و معنوی...
-
والهی خراسانی
لغتنامه دهخدا
والهی خراسانی . [ ل ِ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) از پارسی گویان مقیم هندوستان و معاصر اکبرشاه هندی است . رجوع به فرهنگ سخنوران ص 642 شود.
-
آلوی خراسانی
لغتنامه دهخدا
آلوی خراسانی . [ ی ِ خ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آلوبخارا.