کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرابکاری کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خرابکاری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تخريب
-
واژههای مشابه
-
خرابکاری، خرابکاری
واژگان مترادف و متضاد
۱. اخلال، تخریب، ویرانگری ۲. نظمستیزی، هرجومرجطلبی ۳. افساد ۴. فساد، کارشکنی
-
خرابکاری عمدی
دیکشنری فارسی به عربی
تخريب
-
cybervandalism
خرابکاری رایانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] خرابکاری ازطریق رایانه یا در سامانههای رایانهای
-
جستوجو در متن
-
sabotaging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرابکاری، خرابکاری کردن
-
sabotaged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرابکاری، خرابکاری کردن
-
sabotages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرابکاری، خرابکاری کردن
-
sabotage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرابکاری، خرابکاری عمدی، کارشکنی و خرابکاری، خرابکاری کردن
-
devastate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرابکاری، ویران کردن، خراب کردن، تاراج کردن، پایمال کردن
-
dulcified
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرابکاری، شیرین کردن، ملایم کردن، اصلاح کردن
-
ransacked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرابکاری، غارت کردن، لخت کردن، جستجو کردن، زیاد کاوش کردن، چپاول کردن
-
debases
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرابکاری، خوار کردن، عیب دار کردن، پست کردن
-
perplex
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرابکاری، سردرگم کردن، بهت زده کردن، گیج کردن، سرگشته کردن