کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرائط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خرائط
لغتنامه دهخدا
خرائط. [ خ َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ خریطه . رجوع به خرایط در این لغت نامه شود.
-
جستوجو در متن
-
خرائطی
لغتنامه دهخدا
خرائطی . [ خ َ ءِ ] (ص نسبی ) منسوب به خرائط. رجوع به خرائط در این لغت نامه شود.
-
خریطه
فرهنگ فارسی معین
(خَ طِ) [ ع . خریطة ] (اِ.) 1 - کیسه ای که از چرم یا پوست درست کنند. 2 - نقشة جغرافیا. ج . خرائط .
-
خرایط
لغتنامه دهخدا
خرایط.[ خ َ ی ِ ] (ع اِ) ج ِ خَریطَة. رجوع به «خریطه » در این لغت نامه شود. این کلمه را عربان «خرائط» آورند.
-
فرانق
لغتنامه دهخدا
فرانق . [ ف ُ ن ِ ] (معرب ، اِ) پروانک که جانوری است بانگ کنان پیش شیر رود. (آنندراج ). معرب پروانک فارسی است که به عربی برید و به فارسی سیاه گوش و به ترکی فارافلاق نامند و آن حیوانی است به قدر سگ کوچکی و به رنگ آهو و گوش آن سیاه و پیش پیش شیر میگوین...
-
خریطه
لغتنامه دهخدا
خریطه . [ خ َ طَ ] (ع اِ) کیسه ای از پوست و مانند آن که در آن چیزی کرده دهن آن بند کنند. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). ج ، خَرائط. ظبیة. خلیته . کریتا . کیسه . (یادداشت بخط مؤلف ) : مشکی از آب کرده پنهان پردر خریطه نگاه داشت چو د...
-
پروانه
لغتنامه دهخدا
پروانه . [ پ َرْ ن َ / ن ِ ] (اِ) حیوانی گوشت خوار شبیه به یوز که در شمال افریقا زید.و گویند که پیشاپیش شیر رود و آواز کند تا جانوران آواز او شنیده خود را بر کنار کشند و شیر را با او الفتی عظیم است و پس مانده ٔ صید شیر خورد. فرانق . فرانک . فرانه . س...