کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خذواء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خذواء
لغتنامه دهخدا
خذواء. [ خ َ ] (اِخ ) نام دو اسبند. (از منتهی الارب ).
-
خذواء
لغتنامه دهخدا
خذواء. [ خ َ ] (ع ص ) «اذن خذواء» گوش سبک و سست شنوا. (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از ناظم الاطباء). «اتان خذواء»؛ ماده خر سست گوش . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
اخذی
لغتنامه دهخدا
اخذی . [ اَ ذا ] (ع ص ) سست گوش . (مهذب الاسماء) (زوزنی ). گاوگوش . (دستوراللغة). مؤنث : خَذْواء.