کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خداشناسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خداشناسی
/xodāšenāsi/
معنی
شناختن خداوند و ایمان به او؛ دینداری.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
theism
-
جستوجوی دقیق
-
خداشناسی
لغتنامه دهخدا
خداشناسی . [ خ ُ ش ِ ] (حامص مرکب ) شناخت خدا.معرفةاﷲ. (یادداشت بخط مؤلف ). کنایه از تدین و دینداری . دانش خداشناسی : دانش خداشناسی در معنی حقیقی خود، شامل قسمتی از فلسفه است که از طرفی با توصیف جهان سر و کار دارد. البته نه من حیث هوهو، بلکه از جهت ...
-
خداشناسی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) xodāšenāsi شناختن خداوند و ایمان به او؛ دینداری.
-
جستوجو در متن
-
theologising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خداشناسی
-
theologate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خداشناسی
-
theologization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خداشناسی
-
theologisation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خداشناسی
-
theologiser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خداشناسی
-
معرفت و توحید
فرهنگ گنجواژه
خداشناسی.
-
theologized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خداشناسی، در علم الهیات بحث کردن
-
theologize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خداشناسی، در علم الهیات بحث کردن
-
معرفتالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: maerefatollāh) (عربی) (در قدیم) خداشناسی .
-
عرفان
واژهنامه آزاد
شناخت؛ و در اصطلاح برای خداشناسی به کار می رود.
-
بیدینی
واژگان مترادف و متضاد
ارتداد، الحاد، رفض، کفر، لامذهبی ≠ خداشناسی، دیندار
-
الهیون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: الٰهیّون، جمعِ الٰهیّ] ‹الاهیون› 'elāhiy[y]un حکمایی که در دانش خداشناسی بحث کردهاند؛ حکمای الهی.