کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خجیف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خجیف
لغتنامه دهخدا
خجیف . [ خ َ ] (ع ص ) لاغر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نحیف . (متن اللغة). ج ، خجاف . صاحب متن اللغة و اقرب الموارد می گویند: صحیح در این جا تقدیم «جیم » بر «خاء» است . || (اِمص ) سبکی .خفة. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة). || تیز...
-
جستوجو در متن
-
خجاف
لغتنامه دهخدا
خجاف . [ خ ِ ] (ع اِ) ج ِ خجیف . (از منتهی الارب ). رجوع به «خجیف » شود.
-
لاغر
لغتنامه دهخدا
لاغر. [ غ َ ] (ص ) مقابل فربه . نزار. باریک . باریک اندام . اَعجف . بات ّ. ابضع. تاک ّ. خجیف . خاسف . خل ّ. رجیع. دانق . رزیح . زک ّ. ساهمة. (شتر...) سودالبطون . سغل ، شنون . شاس . ضئیل . ضعیف . ضمد. ضاوی . عجفاء. غث ّ. غثیث . مدخول . غرا. غراة. مهزو...