کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ختربة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ختربة
لغتنامه دهخدا
ختربة. [ خ َ رَ ب َ ] (ع مص ) بریدن و اندام اندام جدا کردن چیزی را گویند. (از منتهی الارب ) (متن اللغة) (معجم الوسیط) .
-
واژههای همآوا
-
خطربة
لغتنامه دهخدا
خطربة. [ خ َ رَ ب َ ] (ع اِمص )تنگی معاش . || (مص ) افتراء کردن . دروغ گفتن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).