کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خبول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خبول
لغتنامه دهخدا
خبول . [ خ ُ ] (ع مص ) این کلمه خَبل است و آن تباهی اعضاء و فلج دستها و پاها باشد. (از آنندراج ). رجوع به خَبل شود.
-
جستوجو در متن
-
خبل
لغتنامه دهخدا
خبل . [ خ َ ] (ع اِ) تباهی اعضاء. || فالج . (از منتهی الارب )(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || قطع دست و پای . ج ، خبول . منه : لنا فی بنی فلان دماء و خبول . و نیز: من اصیب بدم اوخبل . (از اقرب الموارد). || منع. (از منتهی الارب ). || انعام . آنچه زیا...