کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خبنة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خبنة
لغتنامه دهخدا
خبنة. [ خ ُ ن َ ] (ع اِ) آنچه در آغوش برداشته شود. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ، خُبَن . || آنچه از طعام کنار گذارده میشود و در زیر بغل یاآستین حمل میشود. (از اقرب الموارد) ج ، خُبَن . || نیفه ٔ شلوار. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) || ثِبا...
-
جستوجو در متن
-
خبن
لغتنامه دهخدا
خبن . [ خ ُ ب َ ] (ع اِ) این کلمه جمع خُبنَة است . رجوع به خبنة شود.
-
بغل
لغتنامه دهخدا
بغل . [ ب َ غ َ] (اِ) زیر مفصل شانه و بازوی انسان و حیوان : در مرض طاعون گاهی در بغل مریض غده بیرون می آید. (فرهنگ نظام ). بتازی بغل را ابط گویند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).جناح . (منتهی الارب ) (دهار). مَغْبِن . رُفْغْ. عطف : عطفا کل شی ٔ جانباه . بغل ....