کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خبرپرسنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خبرپرسنده
لغتنامه دهخدا
خبرپرسنده . [ خ َ ب َ پ ُ س َ دَ / دِ ] (نف مرکب ) خبرپرس . آنکه پرسش از خبر کند. آنکه بخواهد از طریق خبر کسب اطلاع کند. آنکه از طریق خبر خواهد که ره بمقصود برد.
-
جستوجو در متن
-
جسیس
لغتنامه دهخدا
جسیس . [ج َ ] (ع ص ) خبرپرسنده برای بدی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جاسوس که اخبار بدست آورد و به مقامات بالاتر برساند. (از متن اللغة). خبرپرسنده برای بدی و جاسوسی . (از ناظم الاطباء). جاسوس . رجوع به این کلمه شود.
-
متخبر
لغتنامه دهخدا
متخبر. [ م ُ ت َ خ َب ْ ب ِ ] (ع ص ) خبرپرسنده . (آنندراج ). باخبر و آگاه از اخبار. (ناظم الاطباء). و رجوع به تخبر شود.
-
مبنت
لغتنامه دهخدا
مبنت . [ م ُ ب َن ْ ن ِ ] (ع ص ) خبرپرسنده و بسیار سؤال کننده . (آنندراج ). پرسنده و سؤال کننده و سائل . (ناظم الاطباء). و رجوع به تبنیت (معنی اول ) شود. || آن که هر چه در دل دارد در میان نهد با کسی . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموا...
-
جاسوس
لغتنامه دهخدا
جاسوس . (ع ص ، اِ) جستجوکننده ٔ خبر برای بدی . (منتهی الارب ). شخصی باشد که از ملکی بملک دیگر خبر برد. (برهان ). خبرپرس . (دهار). خبرپرسنده . (مهذب الاسماء). ج ، جواسیس . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (برهان ). ابیشه . صاحب سرّ شرّ. (خلاف ناموس ، صاح...