کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خبرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خبره نامه
لغتنامه دهخدا
خبره نامه . [ خ ِ رِ م َ / م ِ ](اِ مرکب ) قطب نما. دایره هندی . (از ناظم الاطباء).
-
خبره خوراک
دیکشنری فارسی به عربی
خبير الاطعمة
-
expert-based method
روش خبرهبنیاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] روشی برای استخراج دیدگاهها و قضاوتهای خبرگان دربارۀ یک موضوع بهمنظور شناخت شواهد و استدلالهای زیربنایی این دیدگاهها
-
أجرَي اختباراً (خِبْرَة)
دیکشنری عربی به فارسی
آزمايشي کرد , تجربه کرد , امتحان کرد
-
واژههای همآوا
-
خبرت
واژگان مترادف و متضاد
۱. آگاهی، بصیرت، بینایی، دانایی، وقوف، ۲. آزمودگی، کاردانی
-
خبرت
فرهنگ فارسی معین
(خِ یاخُ رَ) [ ع . خبرة ] (اِمص .) 1 - دانا و آزموده بودن . 2 - دانایی ، تجربه .
-
خبرت
لغتنامه دهخدا
خبرت . [ خ ِ رَ ] (ع اِمص ) خبرة. دانش . آگاهی . بصیرت . (از معجم الوسیط) (متن اللغة). دانستگی ، ماهی المعرفة ببواطن الامور.(تعریفات جرجانی ). رجوع به خِبرَه شود : اهل خبرت و معرفت دانند که در لغت عجم مجال زیادتی مانعی نیست . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). ...
-
خبرت
لغتنامه دهخدا
خبرت . [ خ ُ رَ ] (ع اِمص ) آگاهی . (یادداشت بخط مؤلف ). || بصیرت در امری . (یادداشت بخط مؤلف ). || (اِ) کارشناس . (یادداشت بخط مؤلف )رجوع به خِبرَه و خُبرَه شود. || (مص ) آزمودن . (دهار). رجوع به خُبرَه در این لغتنامه شود.
-
خبرت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: خَبرة] [قدیمی] xe(o)brat ۱. آگاهی داشتن به حقیقت و کنه چیزی یا امری؛ دانایی؛ آگاهی.۲. آزمودن.
-
جستوجو در متن
-
connoisseur
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خبره
-
ذواق
دیکشنری عربی به فارسی
خبره
-
newsworthiness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خبره بودن
-
informer's privilege
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امتیازات خبره
-
chartered accountant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حسابدار خبره