کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خباءة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خباءة
لغتنامه دهخدا
خباءة. [ خ ُ ءَ ] (ع اِ) دختر . بنت و منه : «خباءة خیر من یفعة سوء»؛ یعنی دختر ملازم خانه به از غلام بدکار است . (از متن اللغة).
-
خباءة
لغتنامه دهخدا
خباءة. [ خ ُ ب َ ءَ ] (ع ص ، اِ)زن ملتزم بیت . زنی که از منزل بیرون نرود. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از تاج العروس ) (از البستان ). || آن زن که پدید آید و پس پنهان شود.(مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (ازتاج العروس ). منه : «ان ...
-
جستوجو در متن
-
طلعة
لغتنامه دهخدا
طلعة. [ طُ ل َ ع َ ] (ع ص ) نفس طُلعة؛ نفس سخت گیرنده ٔ چیزی و تفحص کننده ٔ آن و مایل بهوا. (منتهی الارب ). بسیار واقف بر چیزی . (منتخب اللغات ). || امراءة طلعة خباءة؛ زن بسیار خویشتن را نماینده و پنهان شونده . (منتهی الارب ). زنی ظاهرشونده و خویشتن ...