کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاکروبه دان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خاکروبه دان
لغتنامه دهخدا
خاکروبه دان . [ ب َ / ب ِ] (اِ مرکب ) محلی که خاکروبه در آن می ریزند. آشغال دان . جای آشغال . مَنهَرَه . خاکدان . خاشکدان . سَلَّه .
-
واژههای مشابه
-
خاکروبه کشیدن
لغتنامه دهخدا
خاکروبه کشیدن . [ ب َ / ب ِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) حمل خاکروبه کردن .
-
خاکروبه ای
لغتنامه دهخدا
خاکروبه ای . [ ب َ / ب ِ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) کسی که حمل خاکروبه ها می کند. کسی که آشغال و خاکروبه را می برد. خاکروبه بر. خاکروبه کش .
-
خاکروبه بر
لغتنامه دهخدا
خاکروبه بر. [ ب َ / ب ِ ب َ ] (نف مرکب ) برنده ٔ خاکروبه . برنده ٔ آشغال و خاکروبه . خاکروبه ای . خاکروبه کش .
-
خاکروبه کش
لغتنامه دهخدا
خاکروبه کش . [ ب َ / ب ِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) کسی که آشغال و خاکروبه را می برد. خاکروبه ای .
-
خاکروبه کشی
لغتنامه دهخدا
خاکروبه کشی . [ ب َ / ب ِ ک َ / ک ِ ] (حامص مرکب ) عمل خاکروبه کش . عمل کسی که خاکروبه حمل می کند.
-
خاکروبه دانی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عامیانه] xākrubedāni جای ریختن خاکروبه؛ زبالهدان.
-
خاکروبه کش
لهجه و گویش تهرانی
نظافتچی
-
خاکروبه کشی کردن
لغتنامه دهخدا
خاکروبه کشی کردن . [ ب َ / ب ِ ک َ / ک ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) حمل خاکروبه کردن .
-
جستوجو در متن
-
زباله دان
لغتنامه دهخدا
زباله دان . [ زُ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) جای یا ظرفی که برای ریختن خاکروبه و کثافات در منزل و غیره تعیین میشود. رجوع به مزبله و خاکروبه دان شود.
-
waste basket
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سبد زباله، سبد کاغذ باطله، سبد زبالهو خاکروبه، اشغال دان
-
زبیلدانی
لغتنامه دهخدا
زبیلدانی . [ زَ ] (اِ مرکب ) (در تداول عامه ) خاکروبه دان .خاکروبه دانی . زبلدان . مکانی برای گرد کردن زباله .
-
زبیلدان
لغتنامه دهخدا
زبیلدان . [ زَ ] (اِ مرکب ) خاکروبه دان و جایی که در آن خاکروبه جمع کنند، و توامره نیز گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به زبلدان ، مزبله ، زبیلدانی شود.