کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاکورزی تکمیلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
after cultivation
خاکورزی تکمیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] انجام عملیات خاکورزی بعد از سبز شدن گیاه زراعی
-
واژههای مشابه
-
ورزی
لغتنامه دهخدا
ورزی . [ وَ ] (ص نسبی ) مرکب از ورز + ی پسوند نسبت دال بر اسم فاعل .(فرهنگ فارسی معین ). کشتکار زمین . (ناظم الاطباء). مزارع . (آنندراج ) (برهان ). برزگر. کشاورز. ورزگر. (انجمن آرا). برزگر. (انجمن آرا). زراعت کننده . (آنندراج ) (برهان ). || کارگر و م...
-
ورزی
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (ص نسب .) 1 - برزگر، کشاورز. 2 - کارگر، مزدور.
-
ورزی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] varzi = ورزگار
-
tillage planting system
نظام خاکورزی زراعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نظامی که کلیۀ عملیات لازم خاکورزی و کاشت در آن انجام میشود
-
till-plant
کاشتـخاکورزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] تهیۀ بستر بذر و کاشت بهصورت همزمان
-
mulch tillage
خاکپوشورزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی خاکورزی که در آن بقایای گیاهی در سطح خاک حفظ میشود
-
cultivation 1
خاکورزی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] انجام هرنوع عملیات بر روی خاک برای تسریع در رشد گیاهان
-
tillage, cultivation 2
خاکورزی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] انجام هرنوع عملیات بر روی خاک برای بهبود رشد گیاه زراعی
-
primary tillage
خاکورزی اولیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی خاکورزی که در آن خاک را میبُرند و پودر میکنند و بقایای گیاهی را زیر خاک میکنند
-
ridge tillage
خاکورزی پشتهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی خاکورزی حفاظتی که در آن خاک را بهصورت پشته درمیآورند و بذرها را بر روی آن میکارند
-
contour tillage
خاکورزی تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] انجام تمامی عملیات زراعی عمود بر شیب زمین
-
secondary tillage
خاکورزی ثانویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی خاکورزی در عمقی کمتر از خاکورزی اولیه که در آن با خرد کردن کلوخهها و تسطیح و محکم کردن خاک محفظههای هوا بسته میشود و علفهای هرز از بین میرود
-
conservation tillage/ conservation till
خاکورزی حفاظتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی خاکورزی با هدف حفظ رطوبت و کاهش نیروی انسانی و با استفاده از مصرف مواد شیمیایی و بقایای مواد آلی گیاهی