کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خانواده شاه پسند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
nuclear family
خانوادۀ هستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] خانوادهای مرکب از زن و شوهر با فرزند یا بدون فرزند، بهمثابۀ واحدی اجتماعی
-
family support services
خدمات حمایتی خانواده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] خدماتی که به اعضای خانوادۀ فرد مبتلا به ناتوانی تحولی (developmental disability) ارائه میشود تا توان آنها را برای مراقبت از فرد بیمار افزایش دهد
-
family interaction method
روش تعامل خانواده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] روشی برای مطالعۀ رفتار خانواده ازطریق مشاهدۀ تعامل اعضای آن در موقعیتی واپایششده، مانند آزمایشگاه یا درمانگاه
-
شاهسپرم از خانواده نعناعیان
دیکشنری فارسی به عربی
ريحان
-
وابسته به خانواده سگ
دیکشنری فارسی به عربی
ناب
-
انواع گیاهان خانواده سمار
دیکشنری فارسی به عربی
اندفاع
-
اعضای خانواده سلطنتی
دیکشنری فارسی به عربی
عائلة مالکة
-
از خانواده سلطنتی
دیکشنری فارسی به عربی
عائلة مالکة
-
مربوط به خانواده
دیکشنری فارسی به عربی
عائلي
-
equicontinuous family of functions
خانوادۀ همپیوستۀ تابعها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
natural family planning methods
روشهای طبیعی تنظیم خانواده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] روشهای تنظیم خانواده بدون عقیمسازی یا استفاده از ابزارها یا داروهای پیشگیری از بارداری
-
دیروز با خانواده به دشت (/ صحرا / بیرون / باغ) رفتیم.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: hezze xo vačahâ bešdima dašd. طاری: heze xo kiyavâda bešoyim sahrâ. طامه ای: hezze xânevâdegi bošeɹim (/ bošeɂim) raz. طرقی: hezze xoye kiyavâda bešoyim dašd. کشه ای: hezze xo xânevâda bešoyim bar. نطنزی: hezze bâ kiyavâda bašoyim dašt.
-
جستوجو در متن
-
mangrove
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مانگرو، خانواده شاه پسند
-
غرام
دیکشنری عربی به فارسی
نخود , يکجور باقلا , گرم , يک هزارم کيلوگرم , يک هزارم کيلو گرم , خانواده شاه پسند
-
صبا
لغتنامه دهخدا
صبا. [ ص َ ] (اِخ ) فتح علی خان . وی از مردم کاشان است و در شیراز به سر می برد. هدایت در ریاض العارفین از وی به ملک الشعرا و سلطان البلغا و افصح المتأخرین و المعاصرین تعبیر کند و گوید: آن جناب از اعیان و اشراف شهر کاشان بود و مدتی در شیراز به سر برد...