کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خانه خانه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بیتوته کردن
واژهنامه آزاد
خانه گرفتن-گرفتن جایی برای ماندن
-
منزل کردن
واژگان مترادف و متضاد
اقامت کردن، منزل گرفتن، خانه گرفتن، ماوا گرفتن، سکنا گزیدن
-
اشغال کردن
لغتنامه دهخدا
اشغال کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) متصرف شدن . شهر یا خانه ای را تصرف کردن .
-
کیلیت کردن
لهجه و گویش بختیاری
kilit kerdan قفل کردن dar-e huna-ne kilit kerdi>:در خانه را قفل کردى> .
-
عروس کردن
لغتنامه دهخدا
عروس کردن . [ ع َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) زن یا دختری راشوی دادن . زن یا دختری را به خانه ٔ شوهر فرستادن .
-
بیتوته کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. شبزندهداری کردن، شب نخفتن ≠ خفتن ۲. شب دور از خانه به سر بردن ۳. بیدار ماندن
-
لاوه کردن
لغتنامه دهخدا
لاوه کردن . [ وَ / وِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سفید کردن خانه ها با گلابه ٔ لاو. (در اصطلاح مردم قراء اطراف قزوین ).
-
باشش کردن
لغتنامه دهخدا
باشش کردن . [ ش ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سکونت کردن : مُساکَنَة؛ با یکدیگر در یک خانه باشش کردن . (منتهی الارب ).
-
ریت کِردن
لهجه و گویش بختیاری
rit kerdan 1. خالى کردن خانه؛ 2. کندن پر پرنده؛ 3. کندن برگ درخت.
-
نخچیر کردن
لغتنامه دهخدا
نخچیر کردن . [ ن َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شکار کردن . صید. رجوع به نخچیر شود : نوغزالان همه از دیده ٔ من میگذرندبنشینیددر این خانه و نخچیر کنید.سلیم (از آنندراج ).
-
ورده کردن
لغتنامه دهخدا
ورده کردن . [ ] (مص مرکب ) چکه کردن سقف . (یادداشت مؤلف ): وَکَف َ توکافاً؛ چکیدن سقف خانه از باران ؛ یعنی ورده کردن . (صراح ذیل وکف ).
-
چادردران کردن
لغتنامه دهخدا
چادردران کردن . [ دَ / دُ دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) زنی بانوی مهمان را از مراجعت به خانه ٔ خود سخت مانع شدن از راه دوستی و مهر و محبت .
-
تورک کردن
واژهنامه آزاد
Tork Kardan هاپ هاپ کردن، بانگ سگ، بانگ و آوای سگ زمانی که بیگانه ای را در خانه صاحب خود ببیند. بانگ سگ در هنگام حمله.
-
شب کردن
لغتنامه دهخدا
شب کردن . [ ش َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) صحبت داشتن با کسی در شب . (از بهار عجم ). صحبت در شب . (فرهنگ نظام ) : خلوتی ساختند و شب کردندمادر پیر را طلب کردند. امیرخسرو دهلوی .کردم به ذوق شادی شب با سگان کویش صحبت بهم خوش آید یاران باوفا را. کاتبی .|| وارد ...
-
چهارخانه کردن
لغتنامه دهخدا
چهارخانه کردن . [ چ َ / چ ِ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شطرنجی کردن . به خانه های مربعشکل قسمت کردن . در اصطلاح نقاشی و نقشه کشی ، وقتی که نقاش یا نقشه کش در کار نقاشی و نقشه کشی ناتوان است و چیره دستی خاص این دو فن را ندارد بر صورت یا نقشه ای که م...