کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خانهزاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
خانهزاد
مترادف و متضاد
۱. خانهپرور، غلامزاده، بندهزاده، خانهزاده
۲. محرم، خودی ≠ غریبه
۳. بنده، غلام، خدمتکار (دیرین)
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
خانهزاد
واژگان مترادف و متضاد
۱. خانهپرور، غلامزاده، بندهزاده، خانهزاده ۲. محرم، خودی ≠ غریبه ۳. بنده، غلام، خدمتکار (دیرین)
-
واژههای همآوا
-
خانه زاد
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص مف .) فرزند خدمتکار که در خانة ارباب به دنیا آمده باشد.
-
خانه زاد
لغتنامه دهخدا
خانه زاد. [ ن َ / ن ِ ] (ن مف مرکب ) آنچه در خانه و خاندانی بوجود آید. آنچه از بیرون تهیه نشود بلکه اصل و نسبش در خاندانی باشد. || بومی . متعلق به یک محل : صدوسی تن طاوس نر وماده آورده بود گفتندی که خانه زادند بزمین داور. (تاریخ بیهقی ). || بنده زاد....
-
خانه زاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) xānezād ۱. خدمتکاری که در خانۀ ارباب خود متولد شده.۲. [قدیمی] بومی.۳. [قدیمی، مجاز] حاصل.
-
جستوجو در متن
-
کاکا
واژگان مترادف و متضاد
۱. اخوی، برادر، داداش ۲. تنقلات، خشکبار ۳. اتابیک، لله، مربی ۴. خانهزاد، غلام
-
خانگی
واژگان مترادف و متضاد
۱. منسوب ومربوط بهخانه، خانوادگی ۲. اهل خانه ۳. شوهردار ۴. خانهپرورد ≠ بازاری ۵. خانهزاد ۶. اهلی، دستپرورد ≠ وحشی ۷. درونی، داخلی ≠ بیگانه ۸. خودی، خودمانی ≠ غریبه