کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خانان غازان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خانان غازان
لغتنامه دهخدا
خانان غازان . [ ن ِ ] (اِخ ) رجوع به «خاندان طغاتیمور» و «خانان سیراردو» و «خانان قرم » شود.
-
واژههای مشابه
-
خان خانان
لغتنامه دهخدا
خان خانان . [ ن ِ ] (اِخ ) محمدرحیم خان بن بیرام خان قرامانلو. پدر او با همایون پادشاه در عصر شاه طهماسب بهند رفت و در آنجا خان خانان متولد شد. نصرآبادی از او نام برده و گفته است که منشآت شیخ ابوالفضل و تاریخ اکبری دو دلیل بر فضل این مردند و نیز ابوا...
-
خان خانان
لغتنامه دهخدا
خان خانان . [ ن ِ ] (اِخ ) نام ناحیتی بوده است بحوالی شیراز. فصیحی خوافی در حوادث 754 هَ . ق . نوشته : «در اوایل صفر بظاهر شیراز نزول فرمود [ امیر مبارزالدین ] و شیخ ابواسحاق در پنج فرسنگی شیراز در مرحله ٔ خان خانان پیش باز آمده بود و حرب ناکرده مراج...
-
خان خانان
لغتنامه دهخدا
خان خانان . [ ن ِ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پادشاه چین را گویند. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (شرفنامه ٔ منیری ) : خان خانان روانه گشت ز چین تا شود خانه گیر شاه زمین . نظامی .چو عقد سپه برهم آسوده شددل خان خانان برآسوده شد. نظامی .همان خان خانان بخدمتگر...
-
خانان باتو
لغتنامه دهخدا
خانان باتو. [ ن ِ ] (اِخ ) قلمرو ایشان :دشت قبچاق غربی و مسکن قبایل گوگ اردو (1224 - 1359 م .). خاندان باتو بر قسمتی حق سلطنت یافته بودند که آن را خانات کبیر مغرب می گویند و تاریخ این قسمت بمناسبت دخالتی که در ترقی روسیه داشته مهم است . در ابتداء همی...
-
خانان خوقند
لغتنامه دهخدا
خانان خوقند. [ ن ِ ق َ ] (اِخ ) خانان خوقندطایفه ای بوده اند که در فرغانه از حدود 1112 تا 1293هَ . ق . حکمرانی کرده اند. لین پول در طبقات سلاطین چنین آرد: شاهرخ که مدعی رساندن نسب خود به چنگیزخان بود در حدود 1112 هَ . ق . (1700 م .) خویشتن را در فرغا...
-
خانان خیوه
لغتنامه دهخدا
خانان خیوه . [ ن ِ وَ / وِ ] (اِخ ) نام سلسله ای است که از حدود 921 هَ . ق . تا 1289 هَ . ق . درخوارزم حکومت کردند. «لین پول » «در طبقات سلاطین اسلام » آرد: خوارزم یا خیوه که مدتی مرکز یک طبقه از پادشاهان ایران بود پس از استیلای مغول سهم اولوس جوجی گ...
-
خانان شیبان
لغتنامه دهخدا
خانان شیبان . [ ن ِ ] (اِخ ) قلمروشان ناحیه ٔ ازبک نشین (بین انهار اورال و چو)، ایشان گاهی نیز بمقام خانی قبایل سیراردو رسیده اند و از حدود 1226 تا 1656 م . خان یا تزار تیومن و از 1500 تا 1868 م . امیر بخارا و از 1515 تا 1872 خان خیوه بوده اند. موقعی...
-
خانان قاسموف
لغتنامه دهخدا
خانان قاسموف . [ ن ِ س ِ ] (اِخ ) رجوع به «خاندان طغاتیمور» و «خانان سیراردو« »خانان قرم » شود.
-
خانان هشترخان
لغتنامه دهخدا
خانان هشترخان . [ ن ِ هََ ت َ ] (اِخ ) رجوع به «خاندان اردوا» و «خانان سیراردو» شود.
-
خانان قلعه
لغتنامه دهخدا
خانان قلعه . [ ق َ ع َ / ع ِ ] (اِخ ) قلعه ای است بفاصله ٔ 13500 گز در جنوب قلات غلزائی مربوط بولایت قندهار که بین خط 66 درجه 52 دقیقه 8 ثانیه ٔ طول البلد شرقی و خط 32 درجه 2 دقیقه 41 ثانیه ٔ عرض البلد شمالی قرار دارد. (قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2)...
-
جستوجو در متن
-
خانات غازان
لغتنامه دهخدا
خانات غازان . [ ت ِ ] (اِخ ) رجوع به «خانان قرم » شود.
-
محمودک
لغتنامه دهخدا
محمودک . [ م َ دَ ] (اِخ ) ابن الغ محمد. وی قاتل پدرخویش در 849 هَ . ق . است . وی از خانان قرم و خانات غازان بود. (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام ص 207 و 208).