کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خام دستی کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خام دستی کردن
لغتنامه دهخدا
خام دستی کردن . [ دَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کار از روی ناتجربه کردن . مال بیمصرف خرج کردن .
-
واژههای مشابه
-
خام خام
لهجه و گویش تهرانی
نپخته
-
raw sludge, undigested sludge
لجن خام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] لجنی که هیچگونه عملیات هضم هوازی یا بیهوازی بر روی آن انجام نشده باشد
-
raw glaze
لعاب خام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] لعابی که هیچیک از اجزای تشکیلدهندۀ آن پیشتر ذوب نشده باشد
-
lac
لکای خام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] نوعی رزین که حشرهای به نام لسیفر لکا (Laccifer lacca) بر شاخۀ درختان جنگلهای استوایی ترشح میکند
-
crude oil 2
نفت خام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نفت طبیعی قبل از پالایش
-
خام شدن
واژگان مترادف و متضاد
فریب خوردن، گول خوردن، اغفال شدن، غافل شدن
-
raw stock
فیلم خام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلم عکاسی یا فیلمبرداری قبل از نوردهی
-
art brut, raw art
هنر خام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنر افراد آموزشندیده، مانند کودکان و افراد روانپریش و غیرحرفهایها
-
crude rate
میزان خام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] سنجهای که فراوانی وقوع یک رخداد را در کل جمعیت در مدتزمان معین نشان میدهد
-
طمع خام
لغتنامه دهخدا
طمع خام . [ طَ م َ ع ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تمنای امری که ممکن نباشد. (غیاث ). کنایه از توقع داشتن بچیزی است که ممکن الحصول نباشد. (برهان ). هوس بی حاصل و تمنای امری که ممکن نباشد. (آنندراج ) : عکس روی تو چو در آینه ٔ جام افتادعارف از خنده ٔ می ...
-
نیم خام
لغتنامه دهخدا
نیم خام . (ص مرکب ) ناپخته . نیم پخته . نیم پز. که نه خام است و نه هنوز پخته است : ترک جوشی کرده ام من نیم خام از حکیم غزنوی بشنو تمام . مولوی .تا ندرد پرده ٔ غفلت تمام تا نماند دیگ حکمت نیم خام . مولوی .بخوان هرچه خوانی ولیکن تمام که ناپخته نیکوتر ا...
-
نیمه خام
لغتنامه دهخدا
نیمه خام . [ م َ / م ِ ] (ص مرکب ) نیم خام . رجوع به نیم خام شود.
-
ورق خام
لغتنامه دهخدا
ورق خام . [ وَ رَ ق ِ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) کاغذ اهل دفتر که حک و اصلاح در آن واقع نشده باشد و از آن دیانت و خیانت آن جماعت معلوم میشود. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). ورق ناپیراسته : ناوک انداز غمش زین دل ناپخته رمیدچون دبیری که جفا از ورق خام کشید.ط...